Faculty Profile

فاطمه سرجوقیان
تاریخ به‌روزرسانی: 1403/09/01

فاطمه سرجوقیان

دانشکده علوم پایه / گروه علوم زمین

Theses Faculty

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. بررسی مطالعات ایزوتوپی هافنیم زیرکن در توده نفوذی آلموقولاق
    1401
    با استفاده از داده‌های ژئوشیمیایی و ایزوتوپی Lu-Hf حاصل از توده نفوذی آلموقولاق که در قوس ماگمایی سنندج - سیرجان قرار دارد می‌توان گفت این توده شامل 1- مونزو دیوریت ـ دیوریت ـ گابرو خاکستری مایل به سبز، 2- سینیت ـ کوارتز سینیت ـ مونزونیت ـ کوارتز مونزونیت خاکستری روشن، 3- گرانیت خاکستری روشن تا صورتی که با استفاده از سن‌سنجی به روش U-Pb سنی معادل 141 تا 146 میلیون سال برای آن به دست آمده است. اکثر نمونه‌های مورد مطالعه در محدوده کالک آلکالن قرار می‌گیرند و دارای ویژگی متاآلومین هستند و در نمودار عنکبوتی نرمالیز شده نسبت به گوشته اولیه دارای خصوصیات ژئوشیمیایی مشابهی هستند. شباهت‌های بین الگوی سنگ‌های فلسیک و سنگ‌های مافیک- حدواسط نشان می‌دهد که احتمالاً این ماگماها از یک منبع آمده‌اند. سنگ‌های مافیک- حدواسط در عناصر لیتوفیل یونی بزرگ (LILEs) غنی شده‌اند و ناهنجاری‌های منفی جزئی Nb، Ta، Ti و P نشان می‌دهند. سنگ‌های فلسیک دارای ناهنجاری‌های مثبت در LILEها مانند Cs، Rb، Th، U، K و Pb هستند و برخی ناهنجاری‌های منفی جزئی در Nb، Ta، Sr، P و Ti دارند. سنگ‌های نفوذی آلموقولاق دارای مقادیر εHf(T) (67/1+ تا 74/10+) که به نظر می‌رسد از سنگ‌های گوشته مشتق شده‌اند و الودگی پوسته‌ای در ان تاثیر بسزایی دارد. این تحقیق همراه با کارهای قبلی تایید کننده یک محیط تکتونیکی کششی در بخش شمالی زون سنندج سیرجان است.
  2. پتروژنز و تکامل ماگماتیسم نصرند (شمال شرق اصفهان) با استفاده از شواهد ژئوشیمی و ایزوتوپی
    1401
    سنگ های نفوذی و آتش فشانی-رسوبی ائوسن بخش وسیعی از قوس ماگمایی ارومیه-دختر در ایران را در برمی گیرند. سنگ های نفوذی اواخر ائوسن نصرند، در سنگ های آتشفشانی ائوسن در بخش مرکزی کمربند ماگمایی ارومیه-دختر، در شمال شرق استان اصفهان و جنوب شرق شهرستان اردستان، واقع شده اند، شامل دو واحد سنگی فلسیک و مافیک-حدواسط همراه با دایک های مافیک-حدواسط هستند. این سنگ ها با غنی شدگی عناصر کمیاب خاکی سبک (LREEs)، ناهنجاری های منفی Nb-Ta و LILE/HFSE بالا مشخص می شوند که نشان دهنده منشا مربوط به فرورانش است. سنگ های فلسیک با ترکیب گرانیتی، دارای کانی های کوارتز، پتاسیم فلدسپار و پلاژیوکلاز و کانی های فرعی هورنبلند، بیوتیت، آپاتیت، تیتانیت، زیرکن و کانی های اپک است. این سنگ ها دارای محتوای SiO2 بالا (77/69-77/76 درصد وزنی)، #Mg پایین (12/0-39/0)، Nb/Ta و Zr/Hf پایین (میانگین: به ترتیب،70/14 و 96/32) هستند. نسبت اولیه 87Sr/86Sr و مقادیر εNd(t) در سنگ-های فلسیک به ترتیب از 70577/0 تا 70576/0 و 4/0 تا 3/0- است. این داده ها نشان می دهند که این سنگ های فلسیک از پوسته زیرین جوان هستند که توسط گرمای رسیده از ماگماهای بازالتی از زیر و در یک محیط کوهزایی منشا گرفته اند. از نظر دما و فشار، سنگ های فلسیک، دارای دمای اشباع زیرکن (782 تا 813) درجه سانتی گراد و فشار کمتر از 5 کیلوبار است. سنگ های نفوذی مافیک-حدواسط و دایک ها عبارتند از گابرو، دیوریت گابروئیک و مونزودیوریت، با ترکیب کانی شناسی کوارتز، پلاژیوکلاز، پتاسیم فلدسپار، آمفیبول، پیروکسن، بیوتیت و کانی های فرعی شامل زیرکن، آپاتیت و اکسیدهای آهن است؛ محتوای SiO2 کم ( 08/48-11/56 درصد وزنی) و #Mg بالا (37/0-68/0)، با نسبت های متوسط Nb/Ta و Zr/Hf. به ترتیب 94/36 و 35/40 هستند. نسبت اولیه 87Sr/86Sr و مقادیر εNd(t) برای سنگ ها و دایک های مافیک-حدواسط به ترتیب 70583/0 تا 70476/0 و 6/2 تا 1/0- است. این ویژگی ها نشان دهنده ماگمای از یک منشا گوشته ای است که با پوسته جوان مخلوط شده بود. به نظر می رسد که ماگمای جوان مشتق شده از گوشته نقش مهمی در رشد پوسته کمربند ماگمایی ارومیه-دختر در طول دوره ادیاکارئن تا کامبرین زیرین داشته است. سنگ های مافیک-حدواسط و دایک ها به ترتیب دارای دمای (1057 تا 1300) و (1148 تا 1267) درجه سانتی گراد و فشار (81/7 تا 83/10) و (08/9 تا 66/10)کیلوبار هستند. در این پژوهش، ماهیت ماگما، محیط تکتونیکی و شرایط تبلور ماگما با استفاده از شیمی کانی و بررسی های پتروگرافی سنگ های آذرین مورد بررسی قرار گرفته است. در سنگ های مافیک-حدواسط، آمفیبول ها کلسیم دار هستند و از نظر ترکیبی شامل منیزیوهورنبلند، چرماکیت هورنبلند و چرماکیت هستند. تخمین دما و فشار با استفاده از معادلات ژئوترموبارومتری آمفیبول نشان می دهد که تبلور در دمای بین 851 تا 1029 درجه سانتی گراد و فشار بین 37/4 تا 75/7 کیلوبار و با میزان آب (H2Omelt) بین 79/4 تا 59/6 درصدوزنی رخ داده است. بیوتیت ها در سنگ های فلسیک و مافیک-حدواسط غنی از منیزیم و از نوع بیوتیت های اولیه ای هستند که دستخوش تعادل مجدد شده اند، دمای این بیوتیت ها به ترتیب بین (709 تا 736 درجه سانتی گراد) و (705 تا 735 درجه سانتی گراد) و فشار محاسبه شده برای این کانی بین ( 88/5 تا 59/6 کیلوبار) (98/3 تا 16/5 کیلوبار) است؛ که نشان دهنده دما و فشار حاکم بر محیط در مراحل انتهایی فاز ماگمایی توده است. در سنگ های مافیک-حدواسط و دایک ها، کلینوپیروکسن ها عمدتاً دیوپسید و اوژیت هستند و در یک محفظه ماگما به ترتیب در دمای بین (915 تا 1205 درجه سانتی گراد) و (928 تا 1271 درجه سانتی گراد) و فشار حدود (2تا 6 کیلوبار) با میزان آب حدود 10درصد متبلور شدند. با توجه به ترکیب کانی، سنگ های آذرین مورد مطالعه در سری ماگمایی کالک آلکالن بوده و از یک ماگمای اکسید شده کالک آلکالن (فوگاسیته اکسیژن بالا) در یک محیط مرتبط با فرورانش متبلور شده اند.
  3. ژنز و نحوه تکامل کانسار آهن باباعلی (شمال غرب همدان)، براساس شیمی مانیتیت با استفاده از LA-ICP-MS
    1397
    کانسار باباعلی در کمپلکس آلموقولاق، در زون سنندج- سیرجان قرار دارد. این کانسار در مرز همبری سنگ های دیوریتی و کربناته و همچنین درون توده نفوذی دیوریتی قرار گرفته است. که کانسار مانیتیت درون توده دیوریتی دارای ارزش اقتصادی است. مانیتیت به صورت رگه ای، نواری، پراکنده و توده ای همراه با مقادیر متغیری پیریت، اپیدوت، اکتینولیت، بیوتیت، تورمالین، کلریت، کوارتز و کلسیت تشکیل شده است. داده های LA-ICP-MS روی مانیتیت، فرایندهای موثر در شکل گیری کانسار آهن مانیتیت باباعلی را به ما نشان می دهد و به نظر می رسد با تیپ اسکارن تطابق بیشتری دارد. تمرکز پایین عناصر Ti، Cr، Al و Zr و نسبت تقریبا بالا Ni/Cr و دیاگرام های مختلف بیانگر آن است که کانسار آهن باباعلی از نوع تیپ هیدروترمال است و مشاهدات صحرایی، پاراژنز کانیایی و شیمی سنگ کل و شیمی مانیتیت همگی دلالت بر شکل گیری آن از سیالات هیدروترمال ماگمایی دارند که ممکن است آب های جوی که با سنگ های کربناته بالایی واکنش داده باشند، در تشکیل آن سهم بسزایی ایفا کرده باشند. از طرف دیگر احتمال دارد سیالات کانه زایی هنگامی که به سنگ میزبان تزریق می شوند، با سقوط زنولیت های آهکی لایه ای در بالا، همراه شده و رگه مانیتیت همراه با رگه آهکی شکل گیرد. مانیتیت های حاصل در دماهای نسبتا بالا (300 درجه سانتی گراد) و در شرایط احیا تشکیل شده اند. موقعیت کانسار آهن حاکی از آن است که فشارهای تکتونیکی حاصل منجر به تشکیل شکستگی هایی در سنگ میزبان شده و براثر کاهش ناگهانی دما و فشار کانه های آهن دار نهشته شده و کانسار باباعلی شکل گرفته است.
  4. پترولوژی و توان کانه زایی طلا-مس توده های گرانیتوئیدی جنوب باختری بوئین زهرا
    1397
    داده های ژئوشیمی عناصر اصلی و کمیاب سنگ کل، همراه با داده های شیمی کانی ها، تعیین سن های U-Pb و ترکیبات ایزوتوپی Sr-Nd از سنگ های نفوذی ائوسن میانی و انکلاوهای ناحیه جنوب بوئین زهرا در این رساله ارائه شده است. گرانیتوئیدهای میزبان با ترکیب غالباً دیوریت، کوارتزدیوریت، کوارتز مونزودیوریت، گرانودیوریت و گرانیت، سن های U-Pb زیرکن Ma 1/40±8/0 و Ma 0/40±7/0 (ائوسن میانی) را نتیجه داده اند. انکلاوهای میکروگرانولار مافیک (MMEs) به فراوانی در گرانیتوئیدهای میزبان حضور دارند، و دارای ترکیب گابرو، گابرودیوریت، دیوریت، کوارتز دیوریت، سینودیوریت، و گرانودیوریت هستند. انکلاوها محتویات SiO2 پایین (57/50 تا 6/66wt.%) و Mg# بالایی (25-1/60) دارند، از این رو می توانند معرف ماگمای مشتق شده از گوشته باشند. گرانیتوئیدهای میزبان از نظر ترکیبی متاآلومینوس (A/CNK = 0.82-1.03)، کالک-آلکالن و I-type بوده، و محتویات SiO2 بالاتر (7/59 تا4/67 wt.%) و Mg# کمتر (16/29-2/52) دارند؛ آن-ها همچنین به عنوان محصول ذوب بخشی پوسته زیرین دگرگون شده مافیک در نظر گرفته شده اند. الگوهای REE نرمالایز شده به کندریت با غنی شدگی LREEها، تهی شدگی منفی Eu (δEu = 0.44-0.94)، و الگوهای تقریباً مسطح HREE ((Gd/Yb)N = 0.79-1.51) مشخص می شوند. نمونه های گرانیتوئیدی میزبان نسبت های 87Sr/86Sri در محدوده ای از 704981/0 تا 705913/0، εNd(t) مثبت از 21/0+ تا 83/2+، و TDM2 از 668 تا 909 Ma را نتیجه داده اند، که با مقادیر این نسبت ها در انکلاوهای میکروگرانولار ماگمایی سازگار است (87Sr/86Sri = 0.70499-0.70517, εNd(t) = +2.14 to +2.70, TDM2 = 681 to 785 Ma). خصوصیات ژئوشیمیایی و داده های ایزوتوپی Sr-Nd سنگ کل همراه با حضور گسترده انکلاوهای مافیک با اشکال کروی تا بیضوی و حاشیه های انجماد سریع، مگاکریست های فلدسپار در انکلاوها، حضور آپاتیت سوزنی، کوارتز چشمی، پلاژیوکلازهایی با زونینگ نوسانی و سطوح بازجذبی، نشان می دهند که انکلاوهای میکروگرانولار مافیک، گلبول هایی از ماگمای مافیک تر مشتق شده از گوشته هستند که درون پوسته زیرین تزریق شده و با ماگمای مشتق شده از ذوب بخشی پوسته زیرین اختلاط/آمیختگی یافته اند. گرانیتوئیدهای جنوب غرب بوئین زهرا به همراه دیگر توده های نفوذی ائوسن کمان ماگمایی ارومیه-دختر ویژگی های گرانیتوئیدهای جوان از قبیل TDM بین 500-1000 Ma، نسبت های 143Nd/144Nd بالا و 87Sr/86Sr پایین را نشان می دهند. مدل اختلاط دوتایی برپایه ترکیبات ایزوتوپی Sr-Nd نشان می دهد که این سنگ ها اساساً توسط اختلاط 10-16 % مذاب های تولید شده از ذوب بخشی سنگ های آذرین دگرگون شده پوسته زیرین کادومین ایران با مشارکت 84-90 % ماگماهای بازالتی جوان مشتق شده از گوشته تشکیل شده اند. زاویه فرورانش پوسته اقیانوسی نئوتتیس به زیر ایران مرکزی کمتر از ˚15 برای ماگماتیسم ائوسن در بخش UDMA مرکزی محاسبه شده، که با فرورانش نوع کم زاویه یا مسطح سازگار است. بنابراین با توجه به موقعیت نمونه های بر روی دیاگرام های تمایز کننده محیط تکتونیکی پیشنهاد می دهیم که گرانیتوئیدهای جنوب غرب بوئین زهرا با سن ائوسن میانی معرف یک سیستم ماگمایی تولید شده در زون فرورانش در محیط کوهزایی پیش از برخورد است، و حادثه اختلاط ماگمایی احتمالاً در یک حاشیه فعال قاره ای در طی فرورانش کم-زاویه ی پوسته اقیانوسی نئوتتیس به سمت شمال شرق و به زیر خرد قاره ایران مرکزی اتفاق افتاده است. پلاژیوکلازهای این سنگ ها یک دامنه ترکیبی از An9.9-80.7-Ab18.9-85-Or0.3-7 را نشان می دهند. بنابراین آن ها را می توان به عنوان الیگوکلاز، آندزین، لابرادوریت و بایتونیت طبقه بندی نمود. آنالیزهای مایکروپروب در پلاژیوکلازها معمولاً منطقه بندی نوسانی، معکوس و نرمال را از مرکز به حاشیه نشان می دهد. آمفیبول های مورد مطالعه با مقادیر Ca بین 5/1 تا 2 a.p.f.u در زمره آمفیبول های گروه کلسیک قرار می گیرند و ترکیب آن ها مگنزیوهورنبلند (Si<7.5 و Mg>2)، ترمولیت هورنبلند، اکتینولیت هورنبلند، و اکتینولیت (Si>7.5 و Mg>2) می باشد. پیروکسن ها غنی از Ca (Wo43.51) و فقیر از Na (Na2O<0.44) بوده، و ترکیب آن ها از En25Fs9Wo2 تا En60Fs38Wo51 متغییر است. به طوری که بیشتر آن ها غالباً در محدوده های دیوپسید و اوژیت قرار می گیرند. میکاهای گرانیتوئید ده بالا با داشتن مقادیر Fe*/(Fe*+Mg) بیشتر از 4/0 دارای ترکیب بیوتیتی (در مقابل فلوگوپیت) بوده، و در محدوده بیوتیت های منیزیم دار (Mg-biotite) قرار می گیرند. میانگین دمای محاسبه شده با استفاده از ترکیب آمفیبول های کلسیک و مذاب برای توده حاجی آباد 883، ده بالا 974، انکلاو ده بالا 1013، قشلاق آفتابرو 922، انکلاو قشلاق آفتابرو 1099 درجه سانتی گراد می باشد. میان
  5. بررسی ژئودینامیک سنگ های گرانیتوئیدی سهیل پاکوه (شمال نائین): براساس شواهد ژئوشیمیایی و رادیوایزوتوپ ها
    1397
    با استفاده از داده های ژئوشیمیایی و ایزوتوپی Sr-Nd حاصل از توده نفوذی سهیل پاکوه که در مرکز قوس ماگمایی ارومیه – دختر، با امتداد شمال غربی- جنوب شرقی قرار دارد می توان گفت این توده شامل ترکیب سنگ شناسی کوارتز دیوریت، کوارتز مونزودیوریت، تونالیت، گرانودیوریت و به مقدار جزئی تر گرانیت است که با استفاده از سن سنجی به روش U-Pb سنی معادل 3/1±4/39 میلیون سال برای آن به دست آمده است. اکثر نمونه های مورد مطالعه در محدوده کالک آلکالن قرار می گیرند و دارای ویژگی متاآلومین هستند و در نمودار عنکبوتی نرمالیز شده نسبت به گوشته اولیه دارای خصوصیات ژئوشیمیایی مشابهی هستند از جمله غنی شدگی از عناصر لیتوفیل (LILEها به عنوان مثال K, Rb, Ba و Cs) و تهی شدگی از عناصر قوی (HFSEها به عنوان مثال Nb، Ta، Ti و ‍P). الگوی نمودار نرمالیز شده به کندریت به صورت تقریبا مقعر است و آنومالی منفی Eu را نشان می دهد. نمونه های مورد مطالعه نسبت 87Sr/86Sr(i) از 70427/0 تا 70469/0 و نسبت 143Nd/144Nd(i) از 51284/0 تا 51287/0 و مقدار εNd(t)برابر 8/4 تا 5/5 و سنTDM1 483–766 میلیون سال هستند. که این مقادیر بیانگر آن است که سنگ های گرانیتوئیدی منطقه مورد مطالعه از پوسته جوان بازالتی مشتق شده از گوشته (90%~) و پوسته پایینی قدیمی (10%~) تشکیل شده اند با اینکه فرآیند های ماگمایی (مانند اختلاط ماگمایی و تفریق بلوری) در تکامل آن در یک محیط کششی مرتبط با حاشیه فعال قاره ای موثر بوده اند. داده های ایزوتوپی حاصل از نمونه های مورد مطالعه شبیه به داده های ایزوتوپی حاصل از گرانیتوئیدهای فانروزوییک کمربند آسیای مرکزی هستند که این گرانیتوئید ها بر اثر ذوب پوسته جوان مشتق شده از گوشته حاصل شده اند که این نشان می دهد پوسته قاره ای جوان در زمان کامبرین - نئوپروتروزوئیک در زون فرورانش در زیر مرکز قوس ماگمایی ارومیه - دختر اضافه شده است. می توان تولید این نوع گرانیتوئیدها را به وسیله این مدل بیان کرد که عقب گرد صفحه فرورانده شده (Roll back) و یا شکسته شدن پوسته اقیانوسی فرورانده شده (Slab breakoff) در حین فرورانش و کشش لیتوسفری باعث بالا آمدن مذاب گوشته ای و ذوب شدن پوسته قاره ای جوان مافیکی در زیر کمربند ماگمایی ارومیه دختر در زمان ائوسن پسین شده است.
  6. بررسی ژئوشیمیایی سنگ کل و ایزوتوپی Nd-Sr توده گرانیتوئیدی گلشکنان، شمال نائین
    1397
    سنگ های گرانیتوئیدی گلشکنان عمدتاً از گرانیت، گرانودیوریت و کمی دیوریت و مونزونیت تشکیل شده است که بخش کوچکی از کمربند ماگمایی ارومیه-دختر محسوب می شود. تاکنون سن، منشا و پتروژنز آن به خوبی مطالعه نشده است. نتایج آنالیز LA-ICP-MS روی زیرکن ها، نشان می دهد که این سنگ ها در سن (54/0±62/37) میلیون ها سال پیش جایگزین شده اند. مطالعات ژئوشیمیایی نشان می دهد که این سنگ ها دارای ماهیت کالک آلکالن و متاآلومین هستند (A/CNK≤1.10) و میزان سیلیس از 55/70 تا 97/59 (میانگین 66/66) درصد وزنی و میزان منیزیم از 82/0 تا 29/3 (میانگین 81/1) درصد وزنی تغییر می کند. نمودارهای عناصر فرعی که نسبت به گوشته اولیه نرمالایز شده اند، بیانگر غنی شدگی از عناصر لیتوفیل (LILE) مانند Rb، Ba، K و Cs و تهی شدگی از عناصر با شدت میدان بالا (HFSE) مانندTa ،Ti ،Nb ، P هستند. همچنین در تمام این سنگ ها غنی شدگی از عناصر LREE نسبت به HREE (Avg:(La/Yb)CN=4.34) و آنومالی منفی Eu (Avg:Eu/Eu* = 0.75) در الگوی عناصر نادر خاکی نرمالایز شده نسبت به کندریت مشاهده می شود و این ویژگی های ژئوشیمیایی تداعی کننده ماگماتیسم کمان حاشیه فعال قاره ای است. علاوه بر این، دارای مقادیر پایین i(87Sr/86Sr) از 70504/0تا 70440/0، مقادیر بالای εNd(t) از 22/5+ تا 94/3+ و سن مدل جوان Nd (795-458) میلیون سال هستند که مشابه با گرانیتوئیدهای فانروزوئیک و گدازه های فلسیک کمربند کوهزایی آسیای مرکزی هستند. بر اساس داده های ایزوتوپی Sr و Nd، به نظر می رسد، سنگ های گرانیتوئیدی مورد مطالعه از پوسته جوان (%80-90) تشکیل شده اند که مقادیر کمی از پوسته پایینی قدیمی (%10-20) نیز به آن اضافه شده است. علاوه بر آن می توان گفت که ماگمای بازالتی جوان نقش مهمی در رشد پوسته در کمربند ماگمایی ارومیه - دختر درکامبرین - نئوپروتوزوئیک داشته است. به نظر می رسد بر اثر بالا آمدن مذاب گوشته ای در یک فرآیند کششی در مراحل پایانی فرورانش صفحه اقیانوسی نئوتتیس که احتمالاً با فرآیند عقب گرد پوسته اقیانوسی فرورانده و یا شکسته شدن پوسته اقیانوسی مرتبط هستند، منجر به ماگماتیسم در این منطقه شده است. به طور کلی نتایج تحقیق می دهند که احتمالاً ماگمای سازنده توده گرانیتوئیدی گلشکنان در یک محیط کششی مرتبط با فرورانش صفحه اقیانوسی نئوتتیس به زیر صفحه قاره ای ایران مرکزی تشکیل
  7. ویژگی های ژئوشیمیایی و ایزوتوپی سنگ های گرانیتوئیدی مارشنان، شمال شرق اصفهان
    1396
    توده نفوذی مارشنان با 5/20 میلیون سال سن در بخش مرکزی کمربند ماگمایی ارومیه-دختر قرار دارد که در طول این کمربند سنگ های آتشفشانی ائوسن و رخنمون هایی از توده های نفوذی از گابرو تا گرانیت دیده می شود. توده نفوذی مورد مطالعه در80 کیلومتری شمال شرق شهر اصفهان و در محدوده طول جغرافیایی ´21 °52 تا ´26 °52 شرقی و عرض جغرافیایی ´50 °32 تا ´53 °32 شمالی در رشته کو ه های مارشنان با ارتفاع 3334 متر قرار دارد. با توجه به مطالعات صحرایی و پتروگرافی توده مورد مطالعه از دو بخش اصلی تشکیل شده است: حدواسط-مافیک و فلسیک. ترکیب سنگ شناسی این سنگ ها شامل گرانیت، گرانودیوریت، دیوریت و به ندرت گابرو است سنگ های گرانودیوریتی بخش فلسیک حاوی انکلاوهای میکروگرانولار مافیک کروی تا بیضوی شکل بوده که اندازه آن از چند میلی متر تا 1متر متغیر است و دارای ترکیب سنگ شناسی مونزودیوریت و گابرودیوریت است. وجود بافت های غیر تعادلی مانند بلورهای درشت پلاژیوکلاز و آمفیبول در همبری آنکلاو و سنگ میزبان، بافت غربالی پلاژیوکلاز، بافت پوئی کلیتیک فلدسپار، بافت آنتی راپاکی وی، پلاژیوکلازهای درشت با ساختمان منطقه ای، تیغه های پلاژیوکلاز کوچک در پلاژیوکلازهای درشت بلور، بیوتیت تیغه ای، آمفیبول اسکلتی، حضور لخته های مافیک، آپاتیت های سوزنی و درشت بلورهای کوارتز همراه با حاشیه سینوسی شکل آنکلاو و گاه تدریجی در مرز با گرانیت میزبان توده و حضور مگاکریست هایی از فلدسپار میزبان در انکلاوها نشان دهنده این است که انکلاوها گلبول های ماگمایی مافیک هستند که در داخل ماگمای گرانودیوریتی میزبان قرار گرفته و تحت شرایط سریع سرد شدن قرار گرفته اند. این سنگ ها کالک آلکالن و متا آلومین اند. در نمونه ها ی مورد مطالعه نرمالایز شده به کندریت و مورب نرمال، الگوهای مشابهی از عناصر کمیاب و REE مشاهده می شود. از جمله می توان به غنی شدگی شدید LILE و LREE و تهی شدگی HFSE با آنومالی منفیEu اشاره نمود. نسبت (87Sr/86Sr)i و εNd(T) برای سنگ های فلسیک و همچنین سنگ های حدواسط-مافیک به ترتیب از 70528/0تا 70555/0و 7/0- تا 7/1 و در انکلاوها به ترتیب از 70536/0 تا 70552/0 و 05/0- تا 39/1 در تغییر است. نتایج مدل ایزوتوپی Sr-Nd و با در نظر گرفتن سن های مدل Nd جوان، بیانگر مشتق شدن از ماگمای پوسته ای جوان است که در زمان های پیشین از گوشته بالایی منشاء گر
  8. بررسی شیمی کانی فلدسپات در توده ساب ولکانیک قرق دره (جنوب غرب شازند)
    1395
    توده ساب ولکانیک قرق دره در استان مرکزی در جنوب غرب شازند قرار دارد و بخشی از زون سنندج- سیرجان محسوب می شود. این توده از سنگ های ریوداسیتی تشکیل شده است که عمدتا از پلاژیوکلاز، کوارتز، الکالی فلدسپار، بیوتیت و مقدار کمی آمفیبول پارگازیت (در آنکلاو) و همچنین کانی های فرعی زیرکن و آپاتیت تشکیل شده اند. این سنگ ها حاوی آنکلاوهای میکروگرانولار کروی و به ندرت بیضوی هستند. از ویژگی های بارز این سنگ ها حضور دو نوع آنکلاو با ترکیب کانی شناسی مشابه با سنگ میزبان یعنی داسیت و آنکلاو دیگر با ترکیب اندزیتی است قطر این آنکلاو ها از حدود چند میلیمتر تا چهل سانتی متر در تغییر است . اندازه کانی های تشکیل دهنده آنکلاوها در بخش خارجی ریزتر از مرکز آنکلاو هاست. شواهد پتروگرافی مانند آپاتیت سوزنی ، بیوتیت تیغه چاقویی، آمفیبول پارگازیتی در آنکلاوها ، منطقه بندی پلاژیوکلازها، بافت میان بار های آلکالی فلدسپار، حاشیه انحلالی ، حضور لخته ای بیوتیت و تجمع کانی های مافیک همگی بر اختلاط ماگمایی دلالت دارند. نتایج تجزیه میکروپروپ فلدسپارهای این سنگ ها نشان می دهد که طیف ترکیب شیمیایی پلاژیوکلازها در آنکلاو از آندزین تا بیتونیت و در ریوداسیت میزبان از اولیگوکلاز تا لابرادوریت در تغییر است و منطقه بندی عادی را نشان می دهند. دمای تشکیل پلاژیوکلازها در آنکلاوها کمتر از 550 درجه سانتی گراد و در ریوداسیت میزبان 550-650 درجه سانتیگراد بوده .بررسی های زمین شناسی نشان می دهد که ماگمای سازنده این توده از نوع کالک آلکالن و غنی از پتاسیم بوده و از نظر درجه ی اشباع از آلومینیم متاآلومین تا پرآلومین است. الگوی عناصر نادر خاکی و کمیاب به عنوان مثال غنی شدگی LILE در مقایسه با HFSE بیانگر آن است که ماگمای اولیه از پوسته زیرین و احتمالا بر اثر ذوب بخشی پرتولیت های مختلف به وجود آمده است و ماگمای بازالتی حاصل از گوشته متحمل ترین منشا گرمایی برای ذوب بخشی بوده است. ناهنجاری منفی عناصر P,Ti,Nb در روند تغییرات عناصر کمیاب نشانگر شکل گیری این سنگ ها در مناطق فرورانش است. ویژگی های ژئوشیمیایی و کانی شناسی نشان می دهد که این سنگ ها از نوع سنگ های قوس آتشفشانی (VAG ) مرتبط با حاشیه فعال قاره ای نرمال است و گمان می رود که در پیوند با پدیده فرورانش ورقه ی اقیانوسی نئوتتیس به زیر ورقه ی قاره ای پلاتفرم ایران حاصل شده است.
  9. بررسی شیمی کانی های بلورهای فلدسپات در سنگ های گرانیتوئیدی گوشه- تواندشت (جنوب شرق بروجرد)
    1395
    توده گرانیتوئیدی گوشه – تواندشت در جنوب شرق بروجرد قرار دارد. منطقه مورد مطالعه از لحاظ سنگ شناسی دارای ترکیب گرانیت ،گرانودیوریت و آنکلاوهای میکروگرانولار واقع در آن دارای ترکیب گرانودیوریت تاکوارتزمونزودیوریت هستند. قطر این آنکلاوها ازحدود چند میلی متر تا چند سانتی متر در تغییر است. اندازه کانی کانی های تشکیل دهنده آنکلاوها در قشر خارجی، ریزتر از مرکز آنکلاو است. حضور آنکلاوهای میکروگرانولار به همراه شواهدی از حضور بافت بافت های غیر تعادلی نظیر حاشیه انحلالی و منطقه بندی در پلاژیوکلازها، بافت غربالی ، نسل های متفاوت پلاژیوکلاز، لخته های مافیک، بیوتیت تیغه ای، بافت میان بار آلکالی فلدسپار و آپاتیت سوزنی که نشان دهنده شرایط ناپایدار و عدم تعادل در محیط تبلور بوده که احتمالا در اثر صعود سریع ماگماویا فرایند اختلاط ماگما ایجاد شده است . طیف ترکیب شیمیایی پلاژیوکلازها در سنگ های اسیدی در گستره ترکیبی میان اوایل آلبیت ( An:2) در حاشیه تا اوایل اندزین (An: 33) در مرکز تغییر می کند. و ترکیب پلاژیوکلاز آنکلاوها در محدوده به نسبت گسترده تری از اوایل الیگوکلاز (An: 11) تا اواسط آندزین (An: 36) در نوسان است. ترکیب فلدسپار قلیایی در سنگ های اسیدی با Or=94-97 و در آنکلاو با Or=69-96 مشخص شده است. فراوانی عناصر کمیاب Fe ،Sr ،Ba و Mg در فلدسپارها، الگوی نوسانی و متغیر نشان می دهند. الگوی نوسانی عناصر اصلی وکمیاب از مرکز به حاشیه در بلور فلدسپار، به نقش موثر پدیده آمیختگی ماگمایی در شکل گیری توده نفوذی گوشه اشاره دارد.ماگماسازنده از نوع I،کالک آلکالن وغنی از پتاسیم (پتاسیک) بوده و از نظر درجه اشباع از آلومینیم (ASI)متاآلومین تا کمی پرآلومین می باشد و آنکلاوهای ماگمایی دارای ماهیت متا آلومین هستند. ماهیت متاآلومین – پرآلومین میزبان با حضور آنکلاوهای مافیک در آنها سازگار است.ژئوشیمی عناصر نادر خاکی و کمیاب (به عنوان مثال غنی شدگی عناصر ناسازگار K,Th.Rb,La,Ce,Nd)) و آنومالی منفی ((Ti,P,Nb,Eu,Ba,Sr بیانگر منشا ماگمای اولیه از پوسته زیرین می باشداست که احتمالا در اثر ذوب بخشی پروتولیت پروتولیت های مختلف به وجود آمده است و ماگمای بازالتی حاصل از گوشته محتمل ترین منشا گرمایی برای ذوب بخشی بوده اند. متعاقب آن تبلور تفریقی مذاب ها در سطوح بالاتر پوسته ،واحدهای مختلف سنگ شناسی را سبب گردیده
  10. بررسی ژئوشیمیایی نسبت های ایزوتوپی کمپلکس آذرین ـ دگرگونی پنجه جنوب غربی قروه
    1395
    کمپلکس پنجه در شمال غرب ایران و در شمال زون سنندج - سیرجان واقع شده است. این کمپلکس شامل دو گروه اصلی سنگ های بازالتی و آندزیتی ـ میکرودیوریتی می باشد که توسط دایک های گابرویی و گرانیتوئیدی قطع شده اند. این کمپلکس به عنوان بخشی از پی سنگ دگرگونی ژوراسیک در شمال غرب ایران در نظر گرفته شده است. داده های U-Pb بلور های زیرکن در سنگ های آندزیتی، تایید کننده ی تبلور این سنگ ها در 145-149 میلیون سال پیش (اواخر ژوراسیک) می باشد. بازالت-ها با درصد بالایی از wt.%) TiO20/1<) و مقادیر پایین Nb ppm) 37 (< و ppm) Ta 2>) مشخص می شوند اما آندزیت ها تغییرات گسترده ای در مقدار SiO2 و Al2O3نشان می دهند به علاوه آندزیت ها، مقادیر کم Fe2O3، MgO، Ni و میزان بالای عناصر آلکالن، ppm) Ba 400< ) و La ppm)27<) را نشان می دهند. آنومالی منفی Ti و Nb در هر دو گروه، ارتباط آن ها را با سنگ های حاشیه های فعال تائید می کند. بر اساس سن دانه های زیرکن (145 میلیون سال) نسبت های ایزوتوپی اولیه Sr86Sr/87 و 143Nd/144Nd محاسبه گردید. برای سنگ های بازالتی نسبت 87Sr/86Sr(i) برابر 7039/0 الی 7061/0 و i)) 143Nd/144Nd برابر 51244/0 الی 51267/0 و در آندزیت ها i))87Sr/86Sr از 7043/0 تا 7051/0 و i)) 143Nd/144Nd از 51236/0 تا 51254/0 متغیر است. مقدار εNd(t) برای اغلب سنگ های بازالتی مثبت (2/0– تا 3/4+) و برای سنگ های آندزیتی نزدیک به صفر ( 8/1– تا 8/1+) می باشد. ترکیب شیمیایی و نسبت های ایزوتوپی Sr و Ndدو منشا متفاوت برای این سنگ ها نشان می دهند. در این تحقیق، رژیم تکتونیکی کششی بالای زون فرورانش مانندarc و back arc برای سنگ های منطقه پنجه پیشنهاد می گردد که در نتیجه آن، ذوب بخشی هر دو گوشته تهی شده و گوشته استنوسفری متاسوماتوز شده روی داده است. در نهایت سنگ های بازالتی با کمی مشابهت با مورب و سنگ های آندزیتی با ترکیبی متمایل به ماگماهای کالکوآلکالن حاشیه های فعال و بازالت های میان اقیانوسی به ترتیب فوران نموده اند.
  11. پترولوژی و ژئوشیمی سنگ های آتشفشانی نئوژن منطقه آیسک، جنوب شرق فردوس
    1393
    منطقه مورد مطالعه در قسمت جنوب شرق شهرستان فردوس، استان خراسان جنوبی واقع شده است. براساس بررسی های صحرایی و مطالعات پتروگرافی و ژئوشیمیایی سنگ های محدوده مورد مطالعه شامل آندزیت ، ایگنمبریت ، توف و پادگانه های آبرفتی کواترنری است. بر طبق مطالعات میکروسکوپی نمونه های مورد مطالعه در دو گروه کلی آندزیت ها و ایگنمبریت ها قرار می گیرند. در سنگ های آندزیتی فنوکریست های پلاژیوکلاز، ارتوپیروکسن و کلینوپیروکسن در زمینه ای از همان کانی ها به همراه کانی های اپک و اسفن وکانی های ثانویه قرار دارند.در بعضی از نمونه ها زمینه سنگ کم و بیش حالت شیشه زدایی نشان می دهد. نمونه های آندزیتی فاقد کانی آبدار آمفیبول و بیوتیت هستند. در بررسیهای میکروسکپی، نمونه های آندزیتی تنوعی از بافتهای پورفیری، جریانی، گلومروپرفیری و بافت های کانیایی غربالی و منطقه بندی و حواشی خرده شده را نشان می دهند که بیانگر شرایط عدم تعادل است. علت شرایط عدم تعادل را می توان به تزریق پالس های متعدد ماگما در مخزن ماگمایی و یا تغییرات دما و فشار دانست که این خود باعث تشکیل دو یا چند نسل از کانی پلاژیوکلاز و پیروکسن شده است. ایگنمبریت های مورد مطالعه از نوع فلام هستند و کانی های پلاژیوکلاز، بیوتیت، هورنبلند، فلدسپار پتاسیم،کوارتز و اپک در آن قابل مشاهده است. بر اساس نمودارهای طبقه بندی مورد استفاده ، نمونه های گدازه ای از نوع تراکی آندزیت تا آندزیت هستند و ایگنمبریت ها ترکیب آندزیتی دارند. علاوه بر نمودار های مربوط به سری های ماگمایی،ارتباط مثبت TiO_2 و P_2 O_5ونسبت بالای LILE/HFSE نیز تاییدی بر ولکانیسم کالک آلکالن نمونه های مورد مطالعه است و از لحاظ محتوای پتاسیم نمونه های گدازه ای پتاسیم پایین و نمونه های ایگنمبریتی پتاسیم بالا هستند. نمودارهای عنکبوتی بهنجار شده نسبت به کندریت،گوشته اولیه و مورب غنی شدگی عناصر نادر خاکی سبک نسبت به عناصر نادر خاکی سنگین و تهی شدگیNb,Ti نشان می دهند که این خصوصیت از ویژگی های بارز سنگهای کالک آلکالن قوس های آتشفشانی مناطق فرورانش بشمار می رود. در بررسی های ژئوشیمیایی مربوط به نمودارهای هارکر پدیده تفریق قابل مشاهده است، بنابراین تحول تفریق بلورین یکی از تحولات اصلی ماگمایی حاکم بر ماگمای تشیکل دهنده نمونه های گدازه ای مورد مطالعه است. بر طبق دیاگرام های بررسی محیط تکتونیکی نمونه ه
  12. ژئوشیمی و پترولوژی سنگهای آتشفشانی پالئوژن منطقه آیسک، شرق فردوس
    1393
    چکیده نقشه زمین شناسی 100000/1 آیسک که در شرق ایران قرار دارد، از لحاظ زون های ساختاری ایران، در بلوک لوت قرار دارد. سنگ های آتشفشانی منطقه آیسک شامل سنگ های آتشفشانی نئوژن و پالئوژن هستند. سنگهای آتشفشانی پالئوژن منطقه آیسک شامل سه دسته کلی تراکی آندزیت ها، داسیت ها و ریولیت ها هستند که در این تحقیق به مطالعه پتروگرافی اقسام مختلف سنگهای پالئوژن منطقه و همچنین به مطالعه شیمی تراکی آندزیت های ناحیه آیسک خواهیم پرداخت. سنگهایی که در این تحقیق مورد مطالعه قرار گرفته اند در گوشه شمال شرقی نقشه زمین شناسی آیسک قرار دارند. طبق مطالعات پترولوژی و ژئوشیمی صورت گرفته، وجود بافت جریانی بسیار مشخص در مقاطع نازک و همچنین روابط بافتی مانند بافت غربالی، اسکلتی، خلیج خوردگی و زونینگ (منطقه بندی) که به وفور در مقاطع نازک مورد مطالعه دیده می شود از یک سو و اطلاعات بدست آمده از تحلیل نمودارهای ژئوشیمی این سنگها از سوی دیگر، همگی حکایت از وقوع فرآیندهای تحول ماگمایی در یک مخزن ماگمایی می کنند به طوری که احتمالا سنگهای پالئوژن منطقه مورد مطالعه از اختلاط ماگماهای اسیدی حاصل از ذوب پوسته در اثر فرورانش با ماگماهای بازیک موجود در مخزن ماگمایی بوجود آمده اند. داشتن میزان بالای Al، Sr و Ba و نسبت بالای Sr/Y و La/Y و همچنین نتایج بدست آمده از نمودار Sr/Y در مقابل Y و نمودار MgO در مقابل SiO2 (دفانت و دراموند1993) همگی حاکی از داشتن ماهیت آداکیتی این سنگها هستند. مطالعات بیشتر، به دلیل داشتنSiO2>%56 و MgO<%3 و مقادیر کم Yو Yb یعنی(Y<18) و (Yb<1.9)و داشتن مقادیر بالایی از (Sr>400) Srو همچنین داشتن Sr/y>40 و La/Yb>10 این سنگها را جزء آداکیت های پرسیلیس (HSA) قرار می دهد که به عقیده فیتون (1989)، احتمالا این آداکیت ها در محیط های وابسته به فرورانش و در زمانی که لیتوسفر فرورونده گرم و جوان باشد تشکیل می شوند. نسبت بالای Ba/Nb و Ba/Ta در کنار موقعیت نمونه ها روی نمودار های مختلف، حاکی از شکل گیری سنگ های مورد مطالعه در محیطی وابسته با فرورانش در حاشیه فعال قاره ای است . همچنین برای این آداکیت ها، غنی شدگی قابل ملاحظه از LREEها و LILE ها نسبت به HREEها و HFSEها و آنومالی منفی Ta,Ti,Nb مشابه سنگهایی هستند که در محیط فرورانش تشکیل شده اند . طبق نمودارهای مربوط به ژئوشیمی تراکی آندزیت های مورد مطال
  13. پترولوژی سنگ های نفوذی ترشیری در منطقه وسفونجرد، شمال غرب قم
    1392
    توده ساب ولکانیک وسفونجرد، با ترکیب سنگ شناسی مونزونیت، مونزودیوریت و گابرو، در زمان الیگومیوسن به داخل سنگ های آتشفشانی نوار ماگمایی ارومیه-دختر، واقع در غرب شهرستان قم، تزریق شده است. بافت این توده میکروگرانولار تا پورفیروئید بوده و از لحاظ کانی شناسی غالبا از پلاژیوکلاز و آمفیبول تشکیل شده است. در کنار پلاژیوکلاز و آمفیبول که به صورت فنوکریست نیز دیده می شوند، کانی های ارتوکلاز، کوارتز، اسفن، آپاتیت و کانی های اپک مگنتیت و تیتانومگنتیت با فراوانی کم حضور دارند. توده توسط دایک های دلریتی قطع شده است. نتایج آنالیز مایکروپروب نشان می دهد که آمفیبول ها کلسیک اند و ترکیب آن ها از منیزیوهورنبلند تا اکتینولیت تغییر می کند. ترکیب پلاژیوکلازها در گستره ای از لابرادوریت تا آلبیت متغیر است. پلاژیوکلازها دارای زونینگ عادی و معکوس اند که در بلورهای با منطقه بندی نوسانی، افزایش ناگهانی تغییرات FeO و MgO که با افزایش میزان An همراه است، انعکاسی از هجوم ماگمای مافیک به درون اتاق ماگمایی است. همچنین شواهد صحرایی، حضور آنکلاوها، بافت غیر تعادلی و روند صعودی نمودارهای An در برابر FeO و Nb در مقابل Nb/Y، اختلاط ماگمایی را محرز می سازد. آلکالی فلدسپارها غالبا در محدوده ارتوکلاز واقع شده اند. براساس محاسبات زمین دما- فشار سنجی، میانگین فشار حاکم برتوده نفوذی حدود 5/0 کیلوبار و دمای تبلور آن حدود 734 درجه سانتی گراد ارزیابی شده است. با توجه به میانگین چگالی سنگ های پوسته، توده در عمق حدود 2 کیلومتری جایگزین شده که با بافت پرفیروئیدی این سنگ ها همخوانی دارد. با توجه به پاراژنز کانی شناسی و محاسبات انجام شده، فوگاسیته اکسیژن توده مورد مطالعه در بالای بافرینگ Ni-NIOقرار دارد.مقدار آب توده نفوذی بالا و حدود 5/4 درصد وزنی به دست آمده که با فراوانی آمفیبول در نمونه های مورد مطالعه مطابقت می کند. سنگ های نفوذی وسفونجرد در زمره ماگمای تیپ I دما بالا، دارای ماهیت آلکالن سدیک و متاآلومین هستند. با استناد بر نمودار تعیین محیط تکتونیکی، فنوکریست ها، بافت های نامتعادل، اختصاصات کانی شناسی، غنی شدگی از Ba و K همراه با آنومالی منفی Nb، Ti و P، پایین بودن مقادیر ‎Y، Nb و TiO2، بالا بودن نسبت های Sr/Ce، Zr/Y، Ba/Nb و آلومینیوم، سن و موقعیت توده، سنگ های منطقه مرتبط با فرورانش نئوتتیس به زیر ایران مرکزی
  14. پتروژنز توده های نفوذی منطقه مهرآباد، شرق اردستان
    1392
    توده های نفوذی مهرآباد واقع در جنوب شرق اردستان، شمال و شمال غرب زون افیولیتی نائین، غرب زون ایران مرکزی و در بخش میانی کمربند ماگمایی ارومیه- دختر جای گرفته اند. روند جایگیری این توده ها شرقی- غربی بوده و در سنگ های آتشفشانی ائوسن منطقه تزریق شده اند. توده های نفوذی مهرآباد، بیشترین رخنمون را در سه منطقه سهیل پاکوه، گلشکنان و حاجی آباد نشان می دهند. ترکیب سنگ شناسی این توده ها گرانیت، تونالیت، گرانودیوریت و کوارتز مونزودیوریت می باشد. کانی های اصلی موجود در این سنگ ها شامل پلاژیوکلاز، کوارتز، فلدسپار آلکالن، بیوتیت و هورنبلند و کانی های فرعی آن شامل آپاتیت، اسفن، زیرکن و کانی های اپک می باشد. بافت های غالب این سنگ ها گرانولار، گرانوفیری، پوئی کیلیتیک و غربالی می باشد. توده های نفوذی مهرآباد جزو گرانیتوئیدهای نوع I می باشند. این سنگ ها دارای ماهیت کالوآلکالن و متاآلومین هستند. الگوی تغییرات عناصر کمیاب و کمیاب خاکی نرمالایز شده به کندریت و گوشته اولیه بیانگر غنی شدگی این سنگ ها از LREE و LILE نسبت به HREE و HFSE و وجود آنومالی منفی Eu، Nb، Ti و P در نمونه های مورد مطالعه است. این امر در کنارموقعیت نمونه ها بر روی نمودارهای مختلف تمایز تکتونیکی، حاکی از شکل گیری سنگ های مورد مطالعه در محیطی مرتبط با فرورانش در حاشیه فعال قاره ای است. شواهد ژئوشیمیایی مانند مقادیر بالای SiO2، مقادیر کم Mg# و عناصر انتقالی و همچنین میانگین نسبت های Nb/La، Ti/Zr، Nb/Ce و La/Sm)n) گویای آن است که پوسته زیرین نقش مهمی در تشکیل تودده های نفوذی مهرآباد بازی کرده است. با توجه به نتایج بدست آمده می توان نتیجه گرفت که توده های نفوذی مهرآباد در نتیجه ذوب بخش های زیرین و میانی پوسته قاره ای، دراثر گرمای ایجاد شده در زون فرورانش و در شرایطی با متاسوماتیسم پایین ایجاد گشته است. همچنین می توان برای توده های مونزوگرانیتی چنین ابراز داشت که، پروتولیت آن ها به احتمال فراوان متاگری وک ها باشند که به واسطه جایگزینی مذاب های مشتق شده از گوشته در پوسته، دچار ذوب بخشی شده که ضمن صعود به طبقات بالاتر سطح زمین، به تدریج متبلور شده و واحدهای گرانیتی و در مرحله نهایی تونالیت ها را می سازد.
  15. پترولوژی سنگ های نفوذی مهرزمین در غرب قم
    1392
    توده نفوذی کوارتز دیوریتی مهرزمین واقع در 90 کیلومتری شمال غربی قم، به صورت یک توده نیمه عمیق در داخل آهک های سازند قم و آندزیت های ائوسن بالایی تزریق شده است. توده مذکور قسمتی از ماگماتیسم ارومیه-دختر در زون ایران مرکزی محسوب می شود. ترکیب توده نفوذی کوارتز دیوریت است و ترکیب یکنواختی در سطح منطقه دارد. بافت پرفیروئیدی دارد و از کانی های اصلی آن می توان پلاژیوکلاز و آمفیبول را نام برد. کانی های فرعی شامل کوارتز، بیوتیت، آلکالی فلدسپار، اسفن، زیرکن، مگنتیت، تیتانومگنتیت تشکیل شده است. از ویژگی های توده کوارتز دیوریتی مهرزمین می توان به حضور آنکلاو در آن اشاره کرد. قطر این آنکلاوها از چند میلیمتر تا 40 سانتیمتر در تغییر می باشد. اندازه کانی های تشکیل دهنده آنکلاوها در قشر خارجی، ریزتر از مرکز آنکلاو است. حضور این آنکلاوها به همراه شواهد میکروسکوپی، از جمله خوردگی حاشیه پلاژیوکلازها، حضور تیغه هایی از پلاژیوکلاز کوچک داخل بلورهای بزرکتر پلاژیوکلاز، فراوانی آپاتیت های سوزنی، بافت پوئی کیلیتیک ناشی از اسارت پلاژیوکلاز در آمفیبول و برعکس، همگی نشانه هایی برای وقوع فرایند آمیختگی ماگمایی در منطقه می باشد. نتایج آنالیز مایکروپروب نشاه داده، ترکیب پلاژیوکلازها از آلبیت تا لابرادوریت در تغییر است. پلاژیوکلازها زونینگ نوسانی و عادی نشان می دهند. آمفیبول ها در گروه آمفیبول های کلسیک قرار می گیرند و ترکیبی ازمنیزیوهورنبلند تا اکتینولیت دارند. کانی های اوپک ترکیب مگنتیت تا تیتانومگنتیت دارند. توده نفوذی در شرایط اکسیدان بالا وآبدار متبلور شده و با توجه به ترکیب شیمیایی آمفیبول ها در سری کالک آلکالن مناطق فرورانشی قرار می گیرد. با توجه به مطالعات ژئوترموبارومتری که بر رو.ی توده نفوذی مهرزمین صورت گرفته میانگین فشار 43/1 کیلوبار و دمایی 800 درجه سانتیگراد را نشان می دهد. با در نظر گرفتن میانگین چگالی سنگ های پوسه، عمقی برابر با 4/5 کیلومتر به دست آمده است.
  16. پتروژنز توده نفوذی نصرند در جنوب شرق اردستان
    1391
    تود گرانیتوئیدی نصرند در جنوب شرق شهرستان اردستان در شمال شرق استان اصفهان قرار دارد. این منطقه بخشی از چهار گوش غربی زمین شناسی 1:100000 انارک و 1:100000 شهراب بود و بین طولهای جغرافیایی ´33،˚52 تا ´34،˚52 شرقی و عرض جغرافیایی ´13،˚33 تا ´15،˚33 شمالی قرار دارد. توده گرانیتی نصرند دارای روند کلی شمال غربی جنوب شرقی میباشد. بر اساس تقسیم -بندی پهنه های ساختاری رسوبی ایران)آقانباتی 1939 ( بخشی از زون ماگمایی ارومیه دختر در غرب زون ایران مرکزی محسوب میشود. این تود از نظر سنگ شناسی دارای ترکیب گرانیت و گرانودیوریت بود که توسط دایکهای از جنس گابرو ودیوریت قطع شد است. تود گرانیتوئیدی نصرند از نوع کالک آلکالن و متاآلومین تا کمی پرآلومین بود و به گرانیتهای سری I تعلق دارد. غنی شدگی از LREE و LILE به همرا تهی شدگی از HREE و HFSE ، آنومالی منفی Nb,Ta,Ti نشان دهنده شکل گیری آنها در مناطق فرورانشی حاشیه فعال قار ای است. بالا بودن میزان Th/Yb>5 و La/Yb(10-100) در تود نصرند نشان میدهد که این تود از نوع گرانیتهای فلسیک قوس قار ای بود ، که در سیستمی شبیه گوشته گرم پوسته سرد ) ویلی 1984 بوجود آمد است، گرانیتها از ذوب سنگهای پوسته زیرین بوجود آمد اند. موقعیت نمونه ها بر روی نمودار Nb/Y در مقابل Rb/Y و Molar Ca/(MgO+FeO) در برابر Molar Al2O3(MgO+FeO) نشان میدهد که دایکها از ذوب متا بازالتها در پوسته زیرین و تود گرانیتی از ذوب متاگریوکها منشاء گرفتهاند و در هر دو واحد نیز شواهدی از آلودگی با پوسته بالایی مشاهد شد ، که میزان این آلودگی در گرانیتها بیشتر است.
  17. پتروژنز و ژئوشیمی آنکلاوهای توده نفوذی فشارک (شمال شرق اصفهان)
    1391
    توده نفوذی فشارک واقع در 75 کیلومتری شمال شرق اصفهان از لحاظ سنگ شناسی شامل طیف نسبتا گسترده ای از سنگهای نفوذی با ترکیب گرانیت، گرانودیوریت، تونالیت و دیوریت می باشد. این منطقه در تقسیمات زمین شناسی ایران، در زون ایران مرکزی قرار گرفته و قسمت کوچکی از کمربند ماگمایی ارومیه – دختر محسوب می شود. توده نفوذی فشارک حاوی آنکلاوهای میکروگرانولار مافیک فراوان با ترکیب کوارتزدیوریت و مونزودیوریت است. ابعاد این آنکلاوها از چند میلی متر تا 1متر متغیر است و با این که اغلب دانه ریزند، اندازه دانه ها با نزدیک شدن به مرز آنکلاو- سنگ میزبان کوچکتر می شود به عبارت دیگر دارای حاشیه انجماد سریع هستند. مرز بارز و مشخص بین آنکلاو با سنگ میزبان، اشکال کروی یا بیضوی و رنگ تیره تر نسبت به سنگ میزبان از دیگر ویژگی های صحرایی این آنکلاوها محسوب می شود. وجود بافت های غیر تعادلی مانند بافت پویی کیلیتیک در پلاژیوکلازها، پلاژیوکلازهای درشت با ساختمان منطقه ای، تیغه های پلاژیوکلاز کوچک به صورت انکلوزیون در پلاژیوکلازهای درشت، بلورهای درشت پلاژیوکلاز و آمفیبول در همبری آنکلاوها و سنگ میزبان، همچنین حضور لخته های مافیک، آپاتیت های سوزنی و درشت بلورهای کوارتز با حاشیه خلیجی شده که به وسیله ریز بلورهای دیگر احاطه شده اند و مرز مضرس بین آنکلاوها و سنگ میزبان همگی بیانگر ورود ماگمای مافیک با دمای بالا به درون ماگمای فلسیک سردتر و شواهدی از اختلاط ماگمایی تلقی می شوند. ویژگی های ژئوشیمیایی بیانگر نقش تفریق فلدسپار و آمفیبول در تحولات ماگمایی است. نمودارهای تمایز کننده محیط تکتونیکی همراه با غنی شدگی از عناصر ناسازگار LILE و LREE نسبت به عناصر HFSE و HREE و آنومالی منفی عناصر Nb،Ti و Eu حاکی از شکل گیری این سنگ ها در مناطق مرتبط با فرورانش در حاشیه فعال قاره ای است. نسبت های پایین Nb/La و Nb/Ce و نسبت های بالای Zr/Nb همراه با نمودارهای تعیین کننده منشاء سنگ ها، بیانگر نقش گسترده پوسته قاره ای آمفیبولیتی در شکل گیری توده نفوذی فشارک است.