تاریخ بهروزرسانی: 1403/09/01
رئوف قوامی زروان
دانشکده علوم پایه / گروه شیمی
پایاننامههای کارشناسیارشد
-
آرایههای حسگر تا حدی انتخابی برای اندازهگیری ترکیبات شیمیایی و بیولوژیکی
1402در بخش اول، یک آرایه نانوحسگر جذبی با استفاده از سه رنگ متالوکرومیک قرارداده شده روی سطح نانو ذرات طلا طراحی شد و تغییرات پروفایلهای پلاسمونی نانوذرات طلا با افزودن یونهای فلزی قلیایی خاکی در بافرهای مختلف و pH های متفاوت ثبت شدند. آرایه در اندازه قابل تنظیم (3/2) 1×3×2 بهعنوان نوع بافر و pH محلول ثابت و تعداد رنگهای مختلف متغییر می-تواند بهترتیب در سه حالت انفرادی، سه حالت دوتایی و یک حالت سه تایی تنظیم شود. با توجه به تواناییهای اتصال یونهای فلزی قلیایی خاکی به رنگها در بافرهای مختلف و pH های محلول، پروفایلهای پلاسمونی شبه اثرانگشت با سطوح مختلف از تجمع نانوذرات طلا برای تمام حالات آرایه بهدست آمد. این پروفایلهای پلاسمونی شبه اثرانگشت مبتنی بر تجمع نانوذرات طلا، در تشخیص یونهای فلزی قلیایی خاکی با استفاده از روشهای تشخیص الگو شامل LDAو HCA برای شناسایی هر یون فلزی قلیایی خاکی در محدوده غلظتی 1/2 تا µM 7/24 استفاده شد. بر این اساس، مقادیر حدود تشخیص(13/3 ±) 013/0، (99/2 ±) 014/0، (17/4 ±) 02/0 و µM (31/4 ±) 017/0 بهترتیب برای یونهای Mg2+، Ca2+، Sr2+ و Ba2+، به دست آمد. آرایه پیشنهادی، یک عملکرد خوب در تمایز یونهای فلزی قلیایی خاکی در نمونههای حقیقی و یک نمونه مرجع نشان داد. اختلالات اسیدهای آمینه بخش اصلی از مشکلات هنگام تولد نوزادان در گزارشات پزشکی میباشد. بخش دوم، با هدف فراهم کردن یک آرایه حسگر جدید و کارآمد برای تعیین و تمایز اسیدهای آمینه با استفاده از محلولهای بافر با pH های مختلف به عنوان عناصر حسگر و نانوذرات کورکومین در نقش نشانگر در مایعات زیستی نوزادان صورت گرفته است. گروههای آمین و کربوکسیل در طول زنجیره اسیدهای آمینه در محلولهای بافر با pH های مختلف پروتونه و دپروتونه میشوند. این فرآیند هر اسید آمینه را به صورت یک اسید (در نقش یک دهنده پروتون)، یک دهنده پیوند هیدروژنی و همچنین، یک یون قطبی در میآورد. طوریکه این تفاوتها یک پروفایل آرایه حسگرمبتنی بر تمایز، برای تمایز اسیدهای آمینه ایجاد میکند. با استفاده از نانوذرات کورکومین بهعنوان یک نشانگر، برهمکنشهای اسیدهای آمینه و نانوذرات کورکومین در محلولهای بافر با pH های مختلف (عمدتا برهمکنشهای اسید-باز، پیوندهای هیدروژنی و برهمکنشهای کششی π- π) موجب تغییرات جذبی و ایجاد یک پروفایل پاسخ متمایز کننده برای هر اسید آمینه میشود. نتایج نشان داد که اسیدهای آمینه میتوانند در سه سطح غلظتی 10، 25 و µM 50 با استفاده از LDA و HCA، با موفقیت متمایز شوند. همچنین مخلوطهای پیچیده اسیدهای آمینه نیز گروهبندی شدند. نتایج نشان داد که این آرایه حسگر بهطور بالقوه میتواند برای تمایز اسیدهای آمینه در نمونههای زیستی نوزادان سالم و ناسالم بهکار رود. در بخش سوم، یک سیستم ساده و قابل دسترس برای شناسایی سیر در 30 دقیقه و ارزیابی آن با تجهیزات ساده مورد استفاده قرار گرفته است. فرآیند ساخت سیستم تجزیهای توسط آرایه نانوحسگر مبنی بر فضای بالایی و با استفاده از مواد ارزانی مانند کاغذ صافی، کوانتومداتها و نانوذرات فلزی انجام شد. آرایه نانوحسگر براساس تجمع کوانتومداتها روی سطح نانوذرات فلزی ساخته شد که نتیجه آن تشکیل زوجهای نانوذرات فلزی/کوانتمداتها میباشد. این زوجهای تشکیل شده موجب ایجاد پروفایلهای رنگ-سنجی اثرانگشتی مختلف برای هر نمونه سیر میشود ترکیبات ارگانوسولفور فرار در سیر در اتصال با نانوذرات فلزی، در مقایسه با کوانتومداتها ارجح میباشند. پروفایل های رنگی توسط دوربین یک دستگاه گوشی هوشمند ثبت شده که توسط روشهای کمومتری تجزیه و تحلیل شده اند. سیستم تجزیهای برای ارزیابی نمونههای سیرترشی تقلبی تولیدشده با سرکه بالزامیک مورد استفاده قرار گرفته است. این فرایند تایید میکند که سیستم پیشنهادی پتانسیل لازم جهت کنترل کیفی سیر را دارد.
-
مدلسازی QSAR جهت پیشبینی شاخص تمایل به اتصال به گیرندههای اپیوئیدی (Ki) در مرفینانها و پیشنهاد کاندیداهای دارویی جدید
1402درد به ویژه درد شدید و مزمن، به عنوان یک مشکل عمده بهداشت عمومی تاثیر منفی زیادی بر فرد و جامعه دارد و مدیریت آن کماکان یک چالش بزرگ مرتبط با پزشکی در دهههای اخیر است. عوارض جانبی مصرف داروهای ضد درد از جمله افسردگی، خوابآلودگی، مشکلات رودهای و تداخلات دارویی باعث شده است دانشمندان نسبت به طراحی و تولید مسکنهای بهتر اقدام کنند؛ مسکنهایی که ترجیحاً بر روی قسمت خاصی از بدن که درد در آن ایجاد شده است، اثرگذار باشند و جایگزین ترکیبات اعتیادآور (مثلاً مرفین) گردند. تغییراتی که در ساختار شیمیایی و گروههای عاملی داروهای ضد درد ایجاد میشود مانند افزایش مقدار آب دوستیِ مواد افیونی، باعث محدود کردن دسترسی آنها به دستگاه عصبی مرکزی (CNS) و در نتیجه به حداقل رساندن بروز اثرات نامطلوب میشود. در این پایان نامه، آنالیز QSAR جهت برقراری رابطه کمی بین ساختار و فعالیت Ki (شاخص تمایل به اتصال به گیرندههای اپیوئیدی) روی 33 ترکیب مشتق شده از مورفین در نقش مجموعه آموزشی برقرار و به صورت موفق توسط 10 ترکیب دیگر از مجموعه تست ارزیابی شد. از رگرسیون خطی چند متغیره مبتنی بر ژنتیک الگوریتم (GA-MLR) جهت انتخاب بهترین توصیفگرهای مولکولی برای برقراری مدل QSAR و پیشبینی Ki استفاده شد. مهمترین پارامترهای آماری در اعتبارسنجی مدل عبارتند از؛ مربع ضریب همبستگی رگرسیون خطی چند متغیره (758/0)، مربع ضریب همبستگی تعدیل شده (702/0)، ریشه میانگین مربعات خطای پیشبینی (200/0)، تست آماری فیشر (54/13)، ضریب همبستگی برای مجموعه تست خارجی (669/0) و خطای مجموع مربعات تفاضل پیشبینی (618/1). متعاقباً اعتبارسنجی تکمیلی مدل توسط 10 ترکیب دیگر از مشتقات مرفین با موفقیت انجام شد. نهایتاً بر اساس مدلهای قوی، پایدار و با قدرت پیشگویی بالا، 6 ساختار جدید را که بالقوه میتوانند کم خطرتر و موثرتر باشند، طراحی نموده و آنها را به عنوان کاندیداهای دارویی جدید پیشنهاد دادیم. امید میرود که نتایج این تحقیق در سنتز ترکیبات جدید با عوارض جانبی کمتر مورد استفاده قرار گیرد.
-
بررسی خواص فیزیکی و شیمیایی نانوذرات کورکومین با استفاده از روش های تجربی و محاسباتی مختلف
1401خواص دارویی و اثرات بیولوژیکی زردچوبه به ترکیب اصلی ساقه زیرین آن یعنی کورکومین مربوط می شوند. در واقع، کورکومین ماده فعال زردچوبه است که به زردچوبه رنگ زرد نارنجی می-دهد. بیشتر فواید زردچوبه به کورکومین برمی گردد. امروزه، کورکومین به عنوان یک ضدالتهاب، ضد اکسیدان و داروی ضد سرطان بسیار قوی نیز شناخته می شود. نتایج مطالعات قبلی نشان داده-اند که مولکول های کورکومین در محلول هایی با شرایط pH فیزیولوژیکی و قلیایی توسط تجزیه هیدرولیتیکی به دیگر مولکول های کوچک از جمله بی سیکلوپنتادیون، وانیلین، فرولیک اسید و فرولوئیل متان تجزیه می شوند. این ناپایداری شیمیایی فراهم زیستی کورکومین را محدود می کند. از طرفی دیگر، این سوال مطرح می شود که آیا اعمال بیولوژیکی کورکومین به دلیل خود کورکومین یا محصولات تخریب آن است. بنابراین، با توجه به فعالیت های شیمیایی و بیوشیمیایی متنوع کورکومین (و نانوذرات کورکومین)، یک فهم دقیق تر از خواص فیزیکی و شیمیایی کورکومین لازم به نظر می رسد. در مطالعه کنونی، یک مسیر کلی برای پژمرده شدن نانوذرات کورکومین (CNsST-X) در محیط های قلیایی پیشنهاد شد. در بخش اول، خواص نوری، مورفولوژی، شناسایی و پایداری CNsST-X در pHهای مختلف توسط اندازه گیری های جذبی، اندازه گیری های TEM، مدل سازی نرم MCR-ALS و طراحی یک آرایه حسگر با استفاده از رنگ های CR، EB و PS و نمودارهای LDA و دندروگرام های HCA مورد بررسی قرار گرفت. در بخش دوم ابتدا، پژمرده شدن CNsST-X در محیط های قلیایی غیربافری (HCl/NaOH) و بافری فسفات (1 و M 1/0) در بازه های زمانی مختلف توسط اندازه گیری های جذبی مورد بررسی قرار گرفت. سپس، آنالیزهای SVD، EFA و مدل سازی نرم MCR-ALS برای شناسایی تعداد فاکتورهای معنی دار و خصوصیات طیفی و غلظتی این فاکتورها بررسی شد. در مرحله بعدی، اندازه گیری های LC-Mass برای حمایت بیشتر از نتایج MCR-ALS در زمان های آغازی، نیمه راه و پایان واکنش فرآیند پژمرده شدن CNsST-X در محلول های قلیایی بافری فسفات M 1/0 انجام شد. در نهایت، یک مسیر کلی برای فرآیند پژمرده شدن CNsST-X در محلول های قلیایی پیشنهاد شد که در آن ابتدا، CNsST-X دپروتونه خواهد شد. این دپروتوناسیون منجر به شکل گیری تجمعات CNsST-X می شود. سپس، این تجمعات منجر به فروپاشی کلوئیدهای CNsST-X خواهد شد. ثابت های سرعت هر کدام از مراحل نیز با استفاده از مدل سازی سخت MCR-ALS محاسبه شدند.
-
شناسایی متوقف کننده های پروتئاز اصلی ویروس مرس با استفاده از روش های محاسباتی شیمی
1401تمامی ویروس های کرونا از جمله MERS-COV برای بلوغ و تکثیر خود نیازمند فعالیت پروتئولیتیک نوعی پروتئاز به نام nsp5 (3CLpro) هستند که این خود می تواند هدف ارزشمندی به منظور ساخت و توسعه داروهای ضد کرونا ویروس خصوصاً با استفاده از روش های شیمی محاسباتی باشد. به همین دلیل، در این پژوهش به منظور یافتن مهارکننده های پروتئاز اصلی MERS-COV 3CLpro، لیگاند R30 و پذیرنده 4YLU انتخاب شده وکتابخانه VS-USR با تعداد 23129049 مولکول، با استفاده از روش های غربالگری مجازی لیگاند مبنا مورد مطالعه قرار گرفت. در ادامه با استفاده از الگوریتم USR 100 ترکیب با بیشترین مشابهت انتخاب و در قدم بعدی خواص فارماکوکنیتیکی تمامی مولکول ها با کمک مدل های وب سرور SwissADME پیش بینی شدند. سپس، آیتم های جذب در روده، ماندگاری در بدن، عبور از سد خونی مغزی، تاثیر بر 5 آنزیم کبدی (CYP1A2، CYP2C19، CYP2C9، CYP2D6، CYP3A4) و پیروی از پنج قانون لیپینیسکی بر روی آن ها به عنوان فیلتر اعمال شدند. از این میان 12 مولکول مشابه با لیگاند R30 به عنوان ورودی مرحله بعد یعنی پیش بینی خواص سمیت به وسیله مدل های وب سرور Protox-II، انتخاب شدند که در نهایت با توجه به پیش بینی های خواص، تعداد 5 مولکول شرایط لازم را برای ورود به مرحله اتصال مولکولی داشتند. در نهایت باتوجه به بررسی نتایج انرژی اتصال، دو مولکول ZINC40484423 وZINC47163748C به عنوان بهترین متوقف کننده های پروتئین پذیرنده 4YLU انتخاب و معرفی شدند. نتایج در این پژوهش نشان داد که روش های غربالگری مجازی در انتخاب داروهای متوقف کننده پروتئاز اصلی MERS-COV 3CLpro کارآمد بوده و مولکول های انتخاب شده در این پژوهش دارای برتری های بیشتری از لیگاند اصلی هستند.
-
کاربرد روش های محاسباتی برای شناسایی و بهینه سازی ترکیبات رهبر در فرایند طراحی دارو
1401بخش اول: توسعه مدل های QSAR خطی و غیرخطی برای پیش بینی فعالیت متوقف کنندگی Axl کیناز N [4- (کینولین-4-یلوکسی) فنیل] بنزن سولفونامیدها در این تحقیق، ما ازCoMFA ، LSSVM و FFANN برای ایجاد مدل های QSAR برای پیش بینی فعالیت مهاری Axl کیناز N [4- (کوینولین-4-یلوکسی) فنیل] بنزن سولفونامیدها استفاده کردیم. یک مدل CoMFA با سه جزء توسعه داده شد و نقشه های کانتور CoMFA برای استخراج ویژگی های شیمیایی تاثیر بر فعالیت مهاری این مولکول ها تفسیر شد. مقدار عددی R2 برای مجموعه های آموزش و آزمون مدل CoMFA به ترتیب 8785/0 و 8085/0 می باشد. مدل ایجاد شده توسط پنج توصیف گر نرم افزار دراگون و مدل LSSVM قدرت پیش بینی کمی بهتر از مدل CoMFA را نشان می دهد. R2 برای مجموعه های آموزش و آزمون مدل LSSVM ایجاد شده به ترتیب مقادیر 08477/0 و 8218/0 دارا می باشند. همچنین، یک مدل FFANN، با استفاده از همان پنج توصیف گر ، با 2 نورون در لایه پنهان خود و مقادیر R2 برای مجموعه های آموزش و آزمون به ترتیب 8314/0 و 8522/0 ساخته شد. تمام مدل های ایجاد شده با محاسبه چندین پارامتر آماری تایید و قلمرو کاربردی آنها با رسم نمودارهای ویلیام بررسی شدند. علاوه بر این، یک مدل همسانی برای ساختار Axl ساخته شد و مولکول هایی با کمترین و بیشترین فعالیت به آن متصل شدند و تعاملات آنها با Axl بررسی شد. بخش دوم: بهینه سازی این سیلیکوی فعالیت متوقف کنندگی گیرنده Frizzled-8 کاربامازپین: طراحی ترکیب دارویی ضد سرطان جدید Frizzled-8 (FZD8) یا پروتئین خمیده، گروهی از گیرنده های جفت شونده با پروتئین G هستند که همگی به عنوان گیرنده های پروتئین مسیر سیگنال دهی Wnt محسوب می شوند. FZD8 یک هدف درمانی برای سرطان است و تحقیقات اخیر نشان داده است که داروی کاربامازپین (CBZ) می تواند این گیرنده را مهار کند. در این کار، سعی شده است CBZ بهینه شود تا با استفاده از روش های طراحی دارو ساختار مبنا، به اتصال قوی تر به مکان اتصال N6W از FZD8 منجر شود. برای این منظور، CBZ و 83 مشتق آن به مکان اتصال N6W متصل شدند. نتایج اتصال دو ترکیب 79 و 82 پایین ترین انرژی اتصال را نشان می دهد و کاملا در مکان اتصال N6W جا گرفته اند. ترکیبات 79 و 82 با جایگزینی اتم هیدروژن حلقه هفت عضوی در CBZ به ترتیب توسط گروه های بنزوات و نیکوتینات سنتز شده اند. همچنین، نتایج داکینگ مولکولی نشان می دهد که تری فلورومتیل بر روی یکی از حلقه های فنیل مولکول برای بهبود فعالیت مهارکنندگی FZD8 مطلوب است. در نهایت، هر دو مولکول 79 و 82 تحت شبیه سازی دینامیک مولکولی (MD) قرار گرفتند، که نتایج آن نشان می دهدکمپلکس FZD8 - ترکیب 82 پایدار است و این ترکیب به مکان اتصال N6W قوی تر از ترکیب 79 و CBZ پیوند می شود. بخش سوم: مدل های قوی و پیش بینی کننده QSAR برای پیش بینی فعالیت های بازدارندگی D2، 5-HT1A و 5-HT2A مشتقات سه حلقه ای جوش خورده هتروسیکل پیپرازین (پیپریدین) به عنوان داروهای ضد روان پریشی آتیپیک در این تحقیق، مدل های QSAR برای پیش بینی فعالیت های بازدارندگی مشتقات سه حلقه ای جوش خورده هتروسیکل پیپرازین (پیپریدین) در مقابل گیرنده های D2، 5-HT1A و 5-HT2A توسعه یافتند. مدل های 2 و 3 بعدیQSAR حاصل برای تعیین ویژگی های ساختار شیمیایی و بهبود فعالیت های بیولوژیکی مولکول ها استفاده شدند. برای فعالیت مهارکنندگی D2 مولکول ها، مدل های قابل اعتمادMLR و CoMFA و برای فعالیت مهارکنندگی 5-HT2A، مدل هایMLR و ε-SVR قابل اعتماد توسعه داده شدند. برای فعالیت مهارکنندگی 5-HT1A مولکول ها، سه مدل QSAR مبتنی بر کاربرد CoMFA، MLR، و ε-SVR توسعه یافتند. برای همه مدل ها، قلمرو کاربرد مدل های ایجاد شده با محاسبه لوریج بررسی شد. نمودارهای باقیمانده نشان می دهند که هیچ خطای سیستماتیکی در ایجاد همه مدل ها وجود ندارد و تمام مدل های QSAR با محاسبه چندین پارامتر آماری برای هر دو مجموعه آموزش و آزمایش اعتبارسنجی شدند. بر اساس تفسیر مدل های توسعه یافته QSAR، مولکول های جدیدی با فعالیت بالا در مقابل هر سه گیرنده طراحی شد. در نهایت، سه مولکول، از جمله ترکیبات m5، m20، و m36، به مکان اتصال گیرنده D2 داک شدند تا موقعیت پیوندی و برهمکنش آنها با این مکان اتصال بررسی شود. نتایج داکینگ مولکولی نشان می دهد که ترکیب m36 دارای بیشترین انرژی اتصال منفی است و نتایج شبیه سازی دینامیک مولکولی نشان می دهد که اتصال m36 به گیرنده D2 باعث می شود گیرنده نسبت به ریسپریدون پایدارتر می شود. بخش چهارم: شناسایی مهارکننده های RNA پلیمراز وابسته به RNA کروناویروس سندرم حاد تنفسی 2 با غربالگری درون رایانه ای (این سیلیکو) پایگاه داده های مولکولی بزرگ پاندمی COVID-19 ناشی از کروناویروس سندرم حاد تنفسی 2 (SARS-CoV-
-
شناسایی متوقف کننده های پروتئاز اصلی سارس-کو-2 با استفاده از روش های طراحی داروی به کمک کامپیوتر
1400در این تحقیق با استفاده از غربالگری مجازی پایگاه داده بزرگی از مولکول ها به شناسایی مهارکننده های پروتئاز اصلی SARS-CoV-2پرداخته شد. برای این منظور از ترکیبی از روش های جستجوی مبتنی بر لیگاند و پذیرنده استفاده شده است. ابتدا با استفاده از روش های مبتنی بر لیگاند در وب سرور USR در کتابخانه ای با تعداد 23129049 مولکول، به جستجوی مولکول های مشابه با مولکول های متوقف کننده پروتئاز اصلی سارس کروناویروس دو پرداخته شد. سه مهارکننده غیرکووالانسی SARS-CoV-2 Mpro، (,ML188 X77 و (G65 به عنوان مبنا برای انجام غربالگری مجازی مبتنی بر لیگاند در سایت USR مورد بررسی قرار گرفتند و برای هر کدام 100 مولکول با ساختارهای مشابه انتخاب شدند. به منظور انتخاب لیگاندهایی با خواص فارماکوکینتیک مناسب و فاقد سمیت، فیلتر کردن مولکول ها تحت وب سرور SwissADME و ProTox انجام پذیرفت. انرژی اتصال این مولکول های انتخاب شده با انرژی اتصال مولکول های فعال مقایسه شده و مولکول هایی که انرژی اتصال کم تری نسبت به این مولکول های فعال داشتند به عنوان متوقف کننده های این آنزیم معرفی شدند. در نهایت هشت ترکیب به عنوان بازدارنده های SAR-CoV-2 Mpro معرفی شدند که دوتا از آن ها شامل ZINC4092168 (انرژی اتصال: 6/8-کیلوکالری در مول)، ZINC13497421 (انرژی اتصال: 2/8- کیلوکالری در مول ) به عنوان مهارکننده های قوی SAR-CoV-2 Mpro برای انجام شبیه سازی دینامیک مولکولی انتخاب شدند. هر دو مولکول تحت شبیهسازی MD قرار گرفتند و نتایج نشان می دهد که آن ها کمپلکس پایدار با SAR-CoV-2 Mpro تشکیل می دهند.
-
ساختن مدل های QSRR قابل اعتماد برای پیش بینی شاخص بازداری ترکیبات آلی فرار بر روی فاز ساکن DB-5
1400در این تحقیق، از یک مجموعه داده شامل 206 ترکیب آلی فرار به منظور توسعه مدل های رابطه کمی ساختار-بازداری برای پیش بینی شاخص های بازداری ترکیبات آلی فرار در فاز ساکنDB-5 استفاده شد. 141 مولکول برای ساخت مدل ها در مجموعه آموزش قرار دادند و 65 مولکول برای ارزیابی مدل های خارجی در مجموعه آزمایش قرار گرفتند. با استفاده از رگرسیون خطی چندگانه گام به گام، دو توصیف گر شامل x1sol (شاخص اتصال حلالیت chi-1) و AAC (شاخص میانگین اطلاعات در ساختار اتمی) برای ایجاد مدل های خطی و غیرخطی رابطه کمی ساختار-بازداری انتخاب شدند. از رگرسیون خطی چندگانه، اپسیلون رگرسیون بردار پشتیبان و شبکه عصبی مصنوعی مبتنی بر یادگیری عمیق به عنوان تکنیک های مدل سازی استفاده شد. همه مدل ها با محاسبه چندین پارامتر آماری برای هر دو مجموعه آموزش و آزمون که نشان می دهد مدل های ایجاد شده قدرت پیش بینی بالایی دارند، ارزیابی شدند. مقادیر R^2 برای مجموعه آزمون رگرسیون خطی چندگانه، پسیلون رگرسیون بردار پشتیبان و مدل های شبکه عصبی مصنوعی مبتنی بر یادگیری عمیق به ترتیب 90/0، 94/0 و 94/0 بود. نتایج نشان می دهد برهم کنش وان دروالس مولکول ها با گروه های متیل در فاز ساکن DB-5 و برهم کنش الکترواستاتیک اتم های دارای بار جزئی منفی در مولکول ها با اتم های هیدروژن گروه های فنیل در فاز ساکن DB-5، عامل جداسازی ترکیبات آلی فرار در فاز ساکن DB-5 است. سرانجام، این مدل های ایجاد شده برای پیش بینی شاخص های بازداری 694 ترکیب آلی فرار که هیچ داده شاخص بازداری در فاز ساکن DB-5 نداشتند، مورد استفاده قرار گرفت.
-
توسعه مدل های QSRR برای پیش بینی و تفسیر رفتار بازداری کروماتوگرافی متیل استر اسید های چرب اشباع شده
1398تابع خصوصیات برهمکنش عمومی (GIPF) می تواند برای سیستم هایی که برهمکنش های بین مولکولی آنها از نوع غیر کووالانسی می باشد مورد استفاده قرار گیرد. برهمکنش های غیر کووالانسی مسئول حفظ مولکول در ستون فاز ساکن می باشد، بنابراین ما می توانیم از این توصیف کننده های مولکولی برای پیش بینی شاخص های بازداری GC-MS به عنوان طول زنجیره ای هم ارز (ECL) -C244C استفاده نماییم. 210 مونومتیل های شاخه ای با متیل استر اسید های چرب FAMEs)) بر روی فازساکن متیل سیلیکون OV-1 مورد استفاده قرار گرفت. هر مولکول در سطح HF / STO-3G بهینه سازی شد. سپس پتانسیل های الکترواستاتیک محاسبه شده در سطح تئوری HF / 6-31G در نرم افزار 98 Gaussian محاسبه گردید. یک رابطه خطی عالی بین ECL و حجم مولکولی و حداقل توصیف کننده های پتانسیل الکترواستاتیک سطح مولکولی با استفاده از الگوریتم رگرسیون گام به گام (ES-SWR) با الگوریتم R2، RMSE و F 9997/0 و 797/0 و 105 ×8/3 بدست آمد. تفسیر موفقیت آمیز از رابطه پیچیده بین ECL ها و ساختارهای شیمیایی توسط QSRR بدست آمد. هر دو توصیف کننده در مدل ها نیز از نظر علمی تفسیر می شوند، که نشان می دهد ECL مشتق FAMEs دقیقاً توسط توصیف کننده های GIPF نشان داده شده است. این تجزیه و تحلیل نشان داد که مدل QSRR پیشنهادی رضایت بخش بوده است.
-
طراحی و ساخت نانوزیست حسگر بر پایه آپتامر و روش های نوری برای اندازه گیری داروهایی با پنجره درمانی باریک و بیومارکرهای سرطانی
1398به طور خلاصه در این مطالعه از آپتامر، نانوذرات طلا و نقره برای اندازه گیری داروهایی با پنجره درمانی باریک شامل کانامایسین، دیگوکسین، آمپی سیلین و همچنین بیومارکر سرطانی آنتی ژن اختصاصی پروستات (PSA) و بر پایه روش نوری رنگ سنجی، استفاده شد. به طور کلی چندین استراتژی مطرح در و زمینه ساخت آپتاحسگرهای رنگ سنجی شامل آپتامر آزاد، آپتامراصلاح شده با گروه تیول (T-apt) و آپتامردارای دم پلی آدنین (Poly A-apt) در این پروژه مورد استفاده قرار گرفت. برای اندازه گیری کانامایسین، آپتاحسگری با استفاده از تکنیک آپتامر آزاد ساخته شد. اساس کار این آپتاحسگر بر پایه تجمع نانوذرات طلا در حضور سورفاکتنت کاتیونی CTAB می باشد. در غیاب کانامایسین آپتامر به صورت آزاد بوده و برهمکنش مابین گروه فسفات آپتامر و بار مثبت CTAB باعث تشکیل یک سوبرامولکول می شود، بنابراین تجمع نانوذرات طلا بر اثر CTAB رخ نمی دهد. حال آنکه با معرفی کانامایسین به محلول، آپتامر به دلیل تمایل بیشتر به کانامایسین با آن تشکیل یک کمپلکس داده که این امر باعث تجمع نانوذرات طلا توسط سورفاکتنت می شود. از جابجایی پیک رزونانس پلاسمون سطحی (SPR) نانوذرات طلا از λmax=520 nm (حالت پراکنده ( به λmax=630 nm (حالت متراکم ( و تغییر میزان شدت جذب که حساس به افزایش غلظت کانامایسین در سیستم است به عنوان یک سیگنال تجزیه ای برای اندازه گیری کانامایسین استفاده می شود. روش ارائه شده برای اندازه گیری کانامایسین در محدوه غلظتی nM 700-5 خطی است و میزان حد آشکارسازی آن nM 2/1 است. برای سنجش غلظت دیگوکسین، از تکنیک آپتامر تیوله دیگوکسین، جذب شده بر روی نانوذرات نقره استفاده شد. اساس کار این آپتاحسگر بر پایه تجمع نانوذرات نقره در حضور پلیمر کاتیونی PDDA می باشد. با جذب آپتامر روی نانوذرات نقره، یک اثر محافظتی برای نانوذرات نقره حاصل می شود، اگرچه با معرفی دیگوکسین به سیستم، به دلیل برهمکنش و تمایل بیشتر آپتامر به دیگوکسین و تشکیل کمپلکس با دیگوکسین، همگام با افزایش غلظت دیگوکسین نانوذرات نقره نیز تجمع بیشتری پیدا می کنند. از جابجایی پیک SPR نانوذرات نقره از λmax=400 nm (حالت پراکنده ( به λmax=540 nm (حالت متراکم( و تغییر میزان شدت جذب که حساس به افزایش غلظت دیگوکسین در سیستم است به عنوان یک سیگنال تجزیه ای برای اندازه گیری دیگوکسین استفاده می شود. برای ساخت یک زیست حسگر حساس برای اندازه گیری PSA، از تکنیک آپتامراختصاصیPSA اصلاح شده با زنجیره پلی آدنین جذب شده بر روی نانوذرات طلا استفاده شد. تکنیک بر پایه تجمع نانوذرات طلا در حضور پلیمر کاتیونی PDDA می باشد. با جذب آپتامر روی نانوذرات طلا، یک اثر محافظتی برای نانوذرات طلا حاصل می شود، اگرچه با معرفی PSA به سیستم، آپتامر با PSA تشکیل کمپلکس می دهد و اثر حفاظتی آن روی نانوذرات طلا از بین رفته و در نتیجه نانوذرات طلا نیز بر اثر برهمکنش الکترواستاتیک با PDDA تجمع پیدا می کنند. حد آشکارسازی روش در گستره خطیng/ml 100-1/0، pg/ml 20 به دست آمد. در نهایت، یک مطالعه مقایسه ای جدید با دو طراحی برای اندازه گیری آمپی سیلین انجام شد. برای این منظوردو نانوآپتاحسگر حسگر رنگ سنجی برای اندازه گیری غلظت آمپی سیلین ساخته شد و خصوصیات و عملکرد تجزیه ای هر یک از آنها با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفت. برای ساخت آنها از دو تکنیک آپتامر جذب شده بر روی نانوذرات طلا استفاده شد. تکنیک اول شامل استفاده از آپتامر تیوله شده و تکنیک دوم استفاده از آپتامراصلاح شده با زنجیره پلی آدنین بود. این روشه ای اندازه گیری در غیاب و حضور آمپی سیلین تفاوت برجسته ای در سیگنال نوری نانوذرات طلا نشان می دادند که از آن برای تعیین مقدار دارو استفاده شد. در روش T-Apt جذب شده، آمپی سیلین در گستره غلظتی nM 600-1 و با حد آشکارسازی nM 1/0 بود. همچنین در روش Poly A-Apt جذب شده، آمپی سیلین در گستره غلظتی nM 400-1 و با حد آشکارسازی nM 49/0 بود.
-
طراحی و ساخت حسگرهای نوری جدید میکروفلوئیدیک مبتنی بر (نانو)کاغذ
1397بخش اول: یک روش تشخیص رنگ سنجی جدید، حساس و گزینش پذیر برای Hg2+ با استفاده از AgNPs تثبیت شده با محصولات احیائی BBR به عنوان پروب سنجش توسعه یافت. در این تحقیق، محصولات احیائی BBR در محل سنتز و بلافاصله بر روی سطح AgNPs تثبیت شدند. باند جذبی رزونانس پلاسمون سطحی برای BBR product-AgNPs در nm 396 مشاهده شد. جذب در nm 396 با افزایش غلظت Hg2+، به تدریج کاهش یافت و شیفت آبی قابل توجه از nm 396 به nm 368 و تغییر رنگ از زرد به بی رنگ مشاهده شد. این مشاهده به دلیل اکسیداسیون Ag0 به Ag+ و احیا Hg2+ به Hg0 در طی فرآیند می باشد، و بنابراین نانوآلیاژ Hg-Ag تشکیل می شود. علاوه بر این، یک مطالعه اکتشافی از سیستم طراحی شده توسط رویکردهای کمومتریکس با هدف ایجاد چشم انداز واضحی از سیستم واکنش انجام شد. پارامترهای موثر برای تشخیص Hg2+ مبتنی بر BBR product-AgNPs به عنوان پروب نوری بهینه سازی شدند. در شرایط بهینه، حسگر گزینش-پذیری بالا و حساسیت بالا با حدتشخیص nM 1/6 و رنج خطی Mµ 01/0-00/19 را نشان می-دهد. روش پیشنهادی ساده، سریع و ارزان بدون عملیات پیچیده است. در نهایت این روش به طور موفقیت آمیز برای تشخیص Hg2+ در نمونه های آب با بازیابی ها در رنج % 7/86-6/103 و انحراف استاندارد نسبی کمتر از % 1/10 استفاده شد. کلمات کلیدی: نانوذرات نقره، تشخیص رنگ سنجی، کمومتریکس، Bismarck brown R، جیوه (II) بخش دوم: ما یک پروب BBR product-AgNPs برای تعیین رنگ سنجی سریع یون پالادیم (Pd(II)) در ادرار و بزاق به عنوان یک نشانگر زیستی برای مواجهه با Pd(II) و برای تعیین محیط زیستی در آب گزارش دادیم. یون Pd(II) باعث تجمع BBR product-AgNPs و کاهش باند رزونانس پلاسمون سطحی (SPR) می شود، در حالی که تغییر در رنگ BBR product-AgNPs از زرد به بیرنگ ایجاد می شود. تغییر رنگ می تواند با چشم غیرمسلح یا اسپکتروفوتومتری UV-Vis تعیین شود. این نانوحسگر پاسخی با حساسیت بالا برای یون Pd(II) در رنج گسترده Mµ 01/0-00/100 با حدتشخیص پایین 11/8 نشان داد. روش سنجش به طور موفقیت آمیز برای تشخیص Pd(II) در نمونه آب و مایعات زیستی (ادرار و بزاق) به کار رفت. نتایج سنسور توسعه یافته به خوبی با نتایج روش GF-AAS برای تعیین غلظت Pd(II) در ادرار و بزاق همخوانی داشت که قابلیت کاربرد بالینی سنسور توسعه یافته ما را نشان می دهد. پروب توسعه یافته در این کار برای 8 یون فلزی سنگین (Fe(II) و Mn(II) Pb(II), Cd(II), Cr(III), Cu(II), Pd(II), Hg(II),) گزینش-پذیری دارد و می تواند یا به صورت سنسور آرای رنگ سنجی برای این یون های فلزی استفاده شود، یا به صورت یک حسگر مواجهه با Pd(II) طراحی شود. کلمات کلیدی: AgNPs، BBR، رنگ سنجی، تجمع، مواجهه با Pd(II)، محیط زیست بخش سوم: یک دستگاه تجزیه ای مبتنی بر کاغذ برای تعیین Cr(III) و Cr(VI) با استفاده از نانوذرات طلا (AuNPs) اصلاح شده با 2وˈ2- تیودی استیک اسید ارائه شد. AuNP های اصلاح شده با طیف سنجی مادون قرمز، پراکندگی نور دینامیکی، زتا پتانسیل، اسپکتروسکوپی پراکندگی انرژی و میکروسکوپ الکترونی نوری شناسایی شدند. یون های Cr(III) باعث تجمع AuNP های اصلاح شده می شوند و رنگ نانوپروب از قرمز به آبی تغییر می کند. این می تواند به طور بصری یا با استفاده از رنگ سنجی و یا با یک دوربین تشخیص داده شود. در حضور 19 کاتیون و آنیون دیگر هیچ مزاحمتی مشاهده نشد. Cr(VI) (کرومات) می تواند بعد از احیاء به Cr(III) با استفاده از اسکوربیک اسید تعیین شود و سپس مقدار کل Cr(III) تعیین کمی می شود. غلظت Cr(VI) با کم کردن غلظت Cr(III) از کل کروم حاصل می شود. تحت شرایط بهینه، نسبت جذب در nm 670 (آبی رنگ) به nm 522 (قرمز رنگ) به طور خطی در رنج غلظتی nM 0/1- Mµ 1/22 افزایش می یابد با حد تشخیص (LOD) nM 66/0 (ppb 034/0). در مورد دستگاه کاغذی، رنج خطی گسترده ای از mM 1/0- nM 0/1 و LOD nM 64/0 (ppb 033/0) است. روش برای تعیین کروم در آب، ادرار و سرم پلاسما اسپایک شده به کار رفت و نتایج با آنالیز GF-AAS تایید شدند. این روش بسیار گزینش پذیر، سریع و قابل حمل، به حجم مینیمم از واکنشگرها و نمونه ها نیاز دارد و نیازی به شستشو ندارد. کلمات کلیدی: AuNPs، 2وˈ2- تیودی استیک اسید، دستگاه تجزیه ای مبتنی بر کاغذ، Cr(III)، Cr(VI) بخش چهارم: کار حاضر توسعه یک "دستگاه تجزیه ای مبتنی بر نانوکاغذ (NAD)" از طریق جاسازی کورکومین در نانوکاغذ سلولز باکتریایی (BC) شفاف، به عنوان یک کیت سنجش رنگ-سنجی برای مانیتورینگ رنگ سنجی آهن و دفروکسامین (DFO) در مایعات زیستی مانند سرم خون، ادرار و بزاق را شرح می دهد. روش سنجش برای تشخیص آهن با استفاده از کیت سنجش توسعه یافته بر اساس کاهش شدت جذب/رنگ کورکومین جاسازی شده در نانوکاغذ (CEBC) در حضور
-
کاربرد روش های طراحی دارو مبتنی بر کامپیوتر برای شناسایی و بهینه سازی متوقف کننده های HSP90
1397با استفاده از اتصال مجموعه ای از ترکیبات پایگاه داده ی Zinc data base در حدود 2312983 به ناحیه ی پیوندی نوکلوئتیدی HSP90 بعضی متوقف کننده های و ترکیباتی که ضدسرطان هستند شناسایی شدند غربالگری مجازی براساس ساختار(SBVS) به وسیله ی نرم افزار Idock در سایتIstar انجام شد و بر اساس انرژی اتصال Idock 40 مولکول به عنوان متوقف کننده ی HSP90 در نظر گرفته شد در مرحله ی بعد این 40 مولکول و ترکیب AT13387 با استفاده از نرم افزار Autodock vina به ناحیه ی پیوندی(XjX) متصل شدند با توجه به مقایسه ی انرژی اتصال 40 مولکول با ترکیب AT13387 26 ترکیب انتخاب شدند. بعد از آن به وسیله ی اعمال کردن قانون پنج حالت 8 ترکیب به عنوان ترکیب موثر انتخاب شدند برهم کنش این ترکیب ها با ناحیه ی پیوندی انتخاب شده مورد بررسی قرار گرفت و همچنین نقشه ها ی برهم کنش های دوبعدی فراهم شدند و در نهایت سمیت این ترکیب ها در سامانه ی اینترنتی(Protox-II) محاسبه شد و سه ترکیب از جمله Zinc89453765 Zinc23918431 , Zinc12414793 به عنوان متوقف کننده های خوبی برای این پروتئین در نظر گرفته شدند این ترکیات برای سیگنال های گیرنده های هسته و مسیر های پاسخ استرسی شامل پاسخ شوک گرمایی غیر فعال هستند بنابراین هیچ محدودیتی به عنوان متوقف کننده های HSP90 ندارند و همچنین در سمیت برای کبد قابلیت سرطانی بودن سمیت برای ایمنی و جهش زایی و سمیت سلولی غیرفعال هستند.
-
بهره گیری از روش میکرو استخراج قطره معلق برای اندازه-گیری یون بیسموت با استفاده از لیگاند 4-( 2- پیریدیلازو) رزورسینول به عنوان عامل استخراج کننده
1396یک روش سریع، ساده و ارزان به نام میکرواستخراج قطره معلق مستقیم برای استخراج یون های Bi3+ از نمونه های مختلف و سپس اندازه گیری با دستگاه اسپکتروفتومتر استفاده شد. در این کار برای استخراج یون های بیسموت، لیگند 4-(2-پیریدیلازو) رزورسینول به عنوان عامل کمپلکس دهنده انتخاب شد. مقادیر مشخصی از تری بوتیل فسفات (TPB) به عنوان عامل استخراج کننده و حلال لیگند به وسیله یک میکروسرنگ به داخل20 میلی لیتر نمونه آبی حاوی بیسموت تزریق می شود. بعد از مدت زمان مشخصی که نمونه با همزن مغناطیسی بهم زده شد، فاز آلی شناور بر سطح محلول آبی با دقت به وسیله میکروسرنگ جدا می شود. سپس فاز جدا شده جهت اندازه گیری مقدار بیسموت به دستگاه اسپکتروفتومتر داده می شود. پارامترهای موثر بر استخراج از قبیل نوع و حجم حلال استخراجی، pH، غلظت لیگاند،زمان استخراج و اثر نمک مورد بررسی قرار گرفتند و بهینه شدند. تحت شرایط بهینه، منحنی کالیبراسیون در محدوده 800-1 میکروگرم بر لیتر به صورت خطی می باشد، حد تشخیص0.4 میکروگرم بر لیتر و انحراف استاندارد نسبی برای نمونه های حاوی100میکروگرم بر لیتر Bi+3برابر %37.2 بود. روش پیشنهادی برای اندازه گیری یون بیسموت در نمونه های آبی شامل آب شهر، آب رودخانه و قرص بیسموت ساب سیترات مورد استفاده قرار گرفت. ک
-
توسعه و کاربرد تکنیک های پیشرفته کمومتری برای تجسم، پردازش و مدیریت داده های تجزیه ای و تجزیه ای زیستی
1396بخش اول: در این بخش نتایج کاربرد روش های RBF-PLS، SVD، MCR-ALS و RAFA برای اهداف تعیین کمی همزمان مقادیر کم Ca2+ وMg2+ و همچنین یک مطالعه اکتشافی براساس تشکیل کمپلکس های رنگی آنها با کالماگیت به کمک اسپکتروفتومتری UV-Vis توصیف شده است. عملکرد تجزیه ای RBF-PLS با مدل PRM مقایسه شد. پروفایل های غلظتی و طیفی با استفاده از MCR-ALS بدست آمدند. ثابت های پایداری کمپلکس ها با استفاده از RAFA استخراج شدند. سرانجام، مدل RBF-PLS برای تعیین کمی Ca2+ و Mg2+در نمونه های حقیقی مختلف مورد استفاده قرار گرفت. بخش دوم: در این بخش روش شبکه تابع پایه شعاعی-ژنتیک الگوریتم فضای کامل (wsGA-RBFN) برای تعیین کمی همزمانZn2+ ، Fe2+، Co2+ و Cu2+ براساس تشکیل کمپلکس های رنگی آنها با متیل تیمول بلو به کمک اسپکتروفتومتری UV-Vis به کار گرفته شد. در این روش مراکز انتخاب شده دقیقا از سطرهای ماتریس مستقل نیستند، بلکه می توانند از کل فضای نمونه ها انتخاب شوند. ابتدا شرایط بهینه انتخاب شد. سپس یک مطالعه اکتشافی از سیستم های تشکیل کمپلکس توسط رویکردهای SVD، EFA، MCR-AL و RAFAانجام گرفت. سرانجام، مدلwsGA-RBFN به طور موفقیت آمیزی برای تعیین کمی همزمانZn2+ ، Fe2+، Co2+ و Cu2+ در نمونه های حقیقی مختلف مورد استفاده قرار گرفت. بخش سوم: در این بخش در ادامه مطالعه قبلی، یک توصیف با جزئیات بیشتر از سیستم های تشکیل کمپلکسZn2+ ، Fe2+، Co2+ و Cu2+ با معرف متیل تیمول بلو توسط محاسبات نظریه تابعی چگالی/ نظریه تابعی چگالی وابسته به زمان (DFT/TD-DFT) جهت شناسایی طبیعت هندسه های ساختاری آنها در فاز محلول انجام شد. بدین منظور ساختارهای فرضیه ای مولکولی برای اجزاء مختلف کمپلکس برا اساس موضع های مطلوب شامل شده در واکنشهای تشکیل کمپلکس، حالت پروتونه گروههای عاملی مختلف متیل تیمول بلو و سرانجام محیط اطراف یون فلزی پیشنهاد شد. ترکیب داده های تجربی از اسپکتروفتومتری UV-Vis و محاسبات تئوری با استفاده از DFT/TD-DFT برای تعیین باندهای UV-Vis اجزاء مختلف کمپلکس به کار گرفته شد بخش چهارم: در این بخش از تجزیه و تحلیل مجموعه داده بدست آمده توسط روش نسبت مولی برای سیستم تشکیل کمپلکس Cu2+ با فاموتیدین توسط رویکردهای مختلف کمومتری یک روش رنگ سنجی ساده، حساس و کارا برای تعیین کمی مس Cu2+ با هدف بهبود حساسیت تشخیص با روش اسپکتروفتومتری UV-Vis براساس تجمع نانوذرات طلا پیشنهاد شد. حساسیت تشخیص بدست آمده توسط روش پیشنهادی حدود 100 برابر در مقایسه با روش اسپکتروفتومتری افزایش یافت.
-
تشخیص رنگ سنجی یون های مس بر اساس مکانیسم ضد تجمع نانو ذرات طلای تجمع یافته توسط نئوکوپرین و کاربرد آن برای تعیین آسکوربیک اسید
1396یون های مس ازجمله فلزات انتقالی مهم و ضروری بدن هستند. حضور یون های مس به عنوان یک اکسنده می تواند عاملی برای مقابله با رادیکال های آزاد باشد اما مقادیر بیش ازحد مجاز یون مس در بدن موجب بروز مشکلات متعددی در بدن می شود. با توجه به اثرات سمی یون های فلزات سنگین تشخیص آسان و معمول این ها دارای اهمیت ویژه است. امروزه روش های رنگ سنجی به دلیل سادگی، ارزانی و در دسترس بودن بسیار موردتوجه اند در این کار روشی ساده، سریع، انتخابی و حساس برای تعیین یون های Cu2+ بر اساس سازوکار ضد تجمع نانو ذرات طلا تجمع یافته به وسیله لیگاند نئوکوپرین پیشنهادشده است. یون Cu2+ می تواند با تشکیل کمپلکس چهار دندانه با لیگاند نئوکوپرین موجب کاهش میزان تجمع یافتگی نانو ذرات طلا شود. در حقیقت نئوکوپرین یک لیگاند اختصاصی برای یون Cu2+ است و در حضور غلظت ثابت از لیگاند نئوکوپرین افزایش غلظت یون Cu2+ موجب کاهش تجمع یافتگی نانو ذرات طلا می شود. سازوکار ضد تجمعی نانو ذرات طلا در حضور گستره غلظتی nM 500-5 از یون Cu2+ انجام گرفت. درنهایت حد تشخیص این روش برابر nM1 برای یون های Cu2+ حاصل شد که از مقادیر مجاز آن در آب های آشامیدنی بسیار پایین تر است. روش پیشنهادی انتخاب پذیری مناسبی را نسبت به سایر یون های فلزات دیگر برای کاهش تجمع نانو ذرات طلا از خود نشان می دهد. در قسمت دوم کار از این سیستم ضد تجمعی نانو ذرات طلا برای تعیین مقادیر آسکوربیک اسید در نمونه های آبی استفاده شده است. در این قسمت آسکوربیک اسید به عنوان لیگاند رقابتی با نئوکوپرین وارد سیستم ضد تجمع نانو ذرات طلا می شود و می تواند با خارج کردن لیگاند نئوکوپرین از کمپلکس با یون Cu2+ وارد واکنش شود. آزاد شدن لیگاند نئوکوپرین از کمپلکس Cu(NC)2 باعث تجمع یافتگی دوباره نانو ذرات طلا می شود. تجمع دوباره سیستم در حضور گستره غلظتی nM 75-9 آسکوربیک اسید صورت گرفت. می توان گفت نتیجه این رقابت موجب تعیین مقدار آسکوربیک اسید با حد تشخیص nM 8/1 و انتخاب پذیری مناسب می گردد.
-
آنالیز فارماکوفوری و مدلسازی QSAR ترکیبات فعال زیستی جدید براساس مطالعات اتصال مولکولی و CoMFA
1396در این رساله، CoMFA و داکینگ مولکولی برای مدل سازی فعالیت ضد سرطانی ترکیبات جدید و بررسی برهمکنش های آن ها با مکان اتصال هدف مورد استفاده قرار گرفتند. این ترکیبات متوقف کننده آنزیم هایی هستند که عملکرد آن ها برای حیات سلول های سرطانی حیاتی است و متوقف سازی آن ها سلول سرطانی را می کشد. براساس مطالعات CoMFA و داکینگ مولکولی این مولکول ها، ترکیبات جدید و با فعالیت بیش تر طراحی شدند. در اولین کار انجام گرفته، یک مدل CoMFA با سه جزء اصلی برای پیش بینی فعالیت متوقف کنندگی 1،7- دی آزا کربازول ها به عنوان متوقف کننده های کیناز 1 نقطه وارسی ایجاد شد و براساس نتایج داکینگ مولکولی برهمکنش های فارماکوفری این ترکیبات با مکان اتصال 3DX آنزیم Chk1 تعیین شدند. براساس نتایج داکینگ مولکولی و CoMFA متوقف کننده های فعال تر Chk1 تعیین شدند. در دومین تحقیق براساس CoMFA، LS-SVM و RBFNN سه مدل برای پیش بینی فعالیت مشتقات نفتیریدون به عنوان متوقف کننده های برومودومین ATAD2 ایجاد شدند و داکینگ مولکولی برای بررسی برهمکنش های این ترکیبات با مکان اتصال برومودومین ATAD2 استفاده شد. براساس نتایج داکینگ مولکولی و نقشه های CoMFA خصوصیات مهم ساختار شیمیایی این ترکیبات که فعالیت متوقف کنندگی آن ها را افزایش می دهد، شناسایی شدند. در کار سوم، رویکرد های LBVS و SBVS برای جستجوی 23129083 ترکیب تمیز در پایگاه داده ZINC به منظور شناسایی متوقف کننده های برومودومین ATAD2 به کار گرفته شدند و سرانجام 6 ترکیببه عنوان متوقف-کننده برومودومین ATAD2 درنظر گرفته شدند. در کار چهارم براساس مطالعه CoMFA و داکینگ مولکولی تیازولوکون (آز)ولین (ون) ها متوقف کننده های جدید CD38 طراحی شدند و مکانیسم متوقف کنندگی این ترکیبات مشخص شد. در کار پنجم براساس پویش پایگاه داده ZINC به وسیله رویکرد های LBVS و SBVS پنج ترکیب به عنوان متوقف کننده CD38 شناسایی شدند. در تحقیق بعدی براساس مطالعه CoMFA و داکینگ مولکولی ترکیبات مبتنی بر کربونیل α و β – سیرنشده و همرده های اکسیم به عنوان متوقف کننده های پ – گلیکوپروتئین، چهار متوقف کننده جدید با فعالیت بیش تر از فعال ترین ترکیب در مجموعه داده استفاده شده طراحی شدند. در کار بعدی، CoMFA، LS-SVM و RBFNN برای مدل سازی فعالیت متوقف کنندگی KDM4A، ،KDM4، KDM5B و KDM5C مشتقات پیریدو [3، 4- دی] پیریمی
-
تعیین مقادیر بسار کم کاتیون های فلزات سنگین و داروها با استفاده از بانو ذرات مغناطیسی آهن و نانو پروبهای نوری
1396یک جاذب جدیدبرای اندازه گیری سرب،مس، روی و کادمیم به وسیله ی اسپکترومتری جذب اتمی سنتزشد وبا استفاده از تکنیک های مختلف توصیف شد. حد تشخیص روش برای مس 4/78 میکروگرم بر لیتر، سرب 11/8 میکروگرم بر لیتر، کادمیم 1/08 میکروگرم بر لیتر و روی برابر 7/6 میکروگرم بر لیتر بدست آمد. کارایی روش بوسیله ی اندازه گیری مقادیرکم سرب،مس، روی و کادمیم درنمونه های آب موردبررسی قرارگرفت. دراین پایاننامه،یک روش گزینشی،حساس،سریع وساده برای تشخیص کادمیم بااستفاده از نانوذرات نقره اصلاح شده با 1و13-بیس(8-کینولیل) –1و4و7و10و13-پنتا اکسا تری دکان طراحی شد. تحت شرایط بهینه،یکرابطه خطی خوب بین نسبت جذبی (A595/395) و غلظت کادمیم در محدوده ی6/0 -0/5 میکرومولار به دست آمد. حدتشخیص این روش رنگ سنجی 0/016 میکرومولار بود. روش حاضربه طورموفقیت آمیزبرای اندازه گیری کادمیم درنمونه های آب وادراربه کاررفت. یکروش سریع،گزینش پذیر وحساس برای اندازه گیری مس به وجودآمد.حدتشخیص این پروب رنگ سنجی 0/017 میکرومولار بود. نسبت جذب (A570/A393) با غلظت مس در محدوده 6/0-0/3 میکرومولار رابطه ی خطی دارد. این پروب بطور موفقیت آمیزی برای اندازه گیری مس در نمونه های آب و ادرار بکار رفت. یک پروب رنگ سنجی ساده و گزینشی برای اندازه گیری سه داروی رانیتیدین، فاموتیدین و دومپریدون با استفاده از نانوذرات طلای اصلاح نشده به وجود آمد. تحت شرایط بهینه، حد تشخیص 0/074 میکرومولار برای رانیتیدین، 0/056میکرومولار برای فاموتیدین و 0/062میکرومولار برای دومپریدون بدست آمد. روش حاضر بطور موفقیت آمیزی برای اندازه گیری سه دارو در نمونه های دارویی در فرمولاسیون های دارویی شان و نمونه های ادرار بکار رفت. راندمان های خوبی در محدوده ی 102/4 -98 درصد به دست آمد
-
به کارگیری و ترکیب برخی روش های کمومتری برای بهبود نتایج مطالعات QSAR
1395کارایی توابع پایه ای شعاعی(RBF) شدیداً تحت تاثیرتعداد و موقعیت مراکز منتخب است. دربیشتر روش های گزارش شده، برای انتخاب مرکز توابع پایه ای شعاعی، مراکز انتخاب شده محدود به فضای سطرهای ماتریس داده هستند. ترکیبی از الگوریتم ژنتیک و توابع پایه ای شعاعی برای توصیف بهتر مطالعه کمی ساختار- ویژگی استفاده شده است.در این روش مراکز انتخاب شده دقیقا از سطرهای ماتریس متغیر مستقل نیستند. بلکه می توانند از تمام فضای نمونه ها انتخاب شوند. در این روش مراکز اولیه به صورت تصادفی از سطرهای ماتریس کالیبراسیون انتخاب می شوند. الگوریتم ژنتیک موقعیت مراکز را برای یافتن بهترین موقعیت آن ها، بین تمام فضای اسکورها تغییر می دهد تا بالاترین قدرت پیش بینی مدل به دست آید. تصویرسازی متعاقب(PP) و تجزیه اجزای اصلی(PCA) با توابع پایه ای شعاعی ترکیب شده اند تا مطالعه ی کمی ساختار- فعالیت (QSAR) تمایل جذب (pEC50) مربوط به 47 مشتق فلورن به عنوان بازدارنده ی آنزیم HIV-1 پروتئاز انجام شود. از توابع پایه ای شعاعی به عنوان روش رگرسیون غیرخطی استفاده شده است و ورودی های آن، اسکورهای تصویرسازی متعاقب وتجزیه اجزای اصلی هستند. از الگوریتم ژنتیک برای انتخاب مراکز RBF استفاده شده است. روش های ارائه شده با نام PP-GA-RBF و PCA-GA-RBF نام گذاری شده اند. هدف مقایسه ی توانایی پیش بینی دو روش ارائه شده است. برای ارزیابی توانایی پیش بینی دو روش از پارامترهای آماری مختلفی مثل Q2F2 و r2m استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که PP-GA-RBF توانایی پیش بینی بیشتری از PCA-GA-RBF دارد. هدف روش های تصویرسازی این است که ساختار پنهان داده را با تصویر کردن آن روی فضای کوچکتر، آشکار کنند. PP یک روش اکتشافی قدرتمند است و معمولا از PCA بهتر عمل می کند. هدف از این قسمت مقایسه ی کارایی دو روش تصویرسازی متعاقب و تجزیه اجزای اصلی در فشرده سازی داده ها است. برای این منظور، اسکورهای تجزیه اجزای اصلی و تصویرسازی متعاقب با فاکتورهای متفاوت به عنوان ورودی توابع پایه ای شعاعی قرار گرفتند. روش ها PP-RBF و PCA-RBF نامگذاری شدند. از این روش ها برای مطالعه ی رابطه ی کمی ساختار- بازداری 209 ترکیب پلی کلرو بی فنیل(PCB) روی 18 فاز ساکن متفاوت استفاده شد. متغیر وابسته زمان بازداری نسبی کروماتوگرافی گازی با کیفیت بالای این ترکیبات روی 18 فاز ساکن متفاوت ا
-
آنالیز همزمان کاتیون های فلزی به کمک کمومتری با به کارگیری متیل تیمول بلو به عنوان معرف رنگزا
1394اندازه گیری همزمان مخلوط پنج تایی شامل Pb+2، Cu+2، Ni+2، Co+2، Zn+2 مبتنی بر واکنش تشکیل کمپلکس آن ها با معرف متیل تیمول بلو با استفاده از اسپکتروفتومتری UV-Vis به دلیل همپوشانی طیفی مشکل است. در این تحقیق آنالیز اسپکتروفتومتری با استفاده از روش کالیبراسیون چند متغییره غیر خطی شبکه ی تابع پایه ای شعاعی شرح داده شده است. برای هر یک از کاتیون ها کالیبراسیون انفرادی در محدوده ی خطی مشخص بدست آمد. پارامترهای کنترل کننده رفتار سیستم مورد بررسی قرار گرفت و شرایط بهینه انتخاب شد. مجموعه های کالیبراسیون برای مخلوط پنج تایی قلز- متیل تیمول بلو شامل 43 نمونه بود. از یک مدل هوش مصنوعی تحت شرایط بهینه استفاده شد و کارایی پیش بینی این روش برای اندازه گیری همزمان نمونه های حقیقی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج رضایت بخشی بدست آمد. آنالیز فاکتوری کاهش مرتبه (RAFA) برای آنالیز داده های اسپکتروفتومتری تعادلی دو بعدی برای تعیین ثابت های پایداری کمپلکس ها به کار گرفته شد. تعداد گونه های حاضر در سیستم بوسیله آنالیز فاکتوری تکاملی (EFA) و تجزیه مقدار منفرد (SVD) تعیین شد. پروفایل های طیفی و غلظتی برای گونه های مختلف با استفاده از روش آنالیز پیکی چند متغیره - الگوریتم حداقل مربعات تکراری (MCR-ALS) که از جمله تکنیک های مدلسازی نرم می باشد، بدست آمد که معادله بیر لامبرت را از طریق الگوریتم بهینه سازی حداقل مبعات حل می کند و تخمینی از پروفایل های غلظتی و جذبی خالص گونه ها می دهد.
-
تجزیه و تحلیل مقایسه ای QSAR برای فعالیت ضد مالاریا ی داروهای ضد مالاریا ی متداول در مراحل چرخه ی زندگی پلاسمودیوم
1394پیشینه: مالاریا به عنوان یک بیماری عفونی مخرب جهانی مطرح است که سالانه باعث مرگ بیش از 000/800 نفر می شود که اکثریت قریب به اتفاق آن ها کودکان زیر 5 سال می باشند.. این بیماری از طریق پشه های ماده از جنس آنوفل متعلق به انگلی از گونه پلاسمودیوم منتقل می شود. داروهای زیادی برای مقابله با مالاریا وجود دارد اما برای این که مالاریا به طور کامل ریشه کن شود مولکول های کوچک دارویی باید بتوانند کبد و مراحل بلوغ جنسی انگل پلاسمودیوم را هدف قرار دهند. لازم است این داروهای جدید هم برای مواجه با چالش ریشه کنی مالاریا و هم برای مقابله با مقاومت دارویی تولید شوند. روش مطالعه و یافته ها: هدف ما در این تحقیق، تجزیه و تحلیل مقایسه ای QSAR برای فعالیت ضد مالاریای داروهای مالاریا ی متداول در مراحل چرخه زندگی پلاسمودیوم است،که این فعالیت ها همان متغیرهای وابسته می باشند. ما در این پایان نامه 34 داروی ضد مالاریا را توسط نرم افزار HyperChem رسم و بهینه می نماییم ودر هفت گونه ی مختلف از پشه ی آنوفل فعالیت این داروها را مورد محاسبه (بررسی)قرار می دهیم. با استفاده از نرم افزار دراگون توصیف گرها را محاسبه می کنیم که این توصیفگرها همان متغیرهای مستقل می باشند. در مرحله ی اول با هم مقیاس کردن داده ها و انجام PCA بر روی داده های ماتریس مستقل ردیف ها و ستون هایی که وابسته اند را کاهش داده و یک مجموعه ی جدید مبی سازیم، سپس داده ها را به سه مجموعه ی کالیبراسیون، پیش بینی و آزمایش تقسیم می نماییم. سپس بر روی داه ها روش غیر خطی قدرتمند RBF به عنوان رگراسیون انجام می دهیم. در این کار پژوهشی از GA برای انتخاب مراکز RBF استفاده شده است، روش استفاده شده تحت عنوان GA-RBF شناخته می شود. نتیجه گیری : از این روش برای ساخت مدل مناسب و پیش بینی فعالیت ترکیبات مجموعه ی تست، که در آموزش شبکه مورد استفاده قرار نگرفته اند استفاده شده است. برای ارزیابی نتایج به دست آمده پارامترهای آماری مختلفی استفاده و گزارش شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که توانایی مدل ساخته شده مناسب است و مدل سازی به درستی انجام گرفته است.
-
مدل سازی زمان های بازداری GC* GC-TOF-MS پلی کلرو بی فنیل ها مبتنی بر تابع خصوصیات برهم کنش عمومی
1394پلی کلرو بی فنیل ها (PCBs) به عنوان آلوده کننده های آلی پایدار (POPs) در نظر گرفته می شوند که بخاطر پایداری بیولوژیکی و شیمیایی و استفاده گسترده تاریخی آنها در صنعت تولید- برق است . در این تحقیق براساس توصیفگرهای تابع برهمکنش خصوصیات عمومی که در سطح B3LYP/6-31G* ودر نرم افزار گوسین 98 محاسبه شدند مدل های ارتباط کمی ساختار-بازداری تک متغیره برای پیش بینی زمان بازداری نسبی کروماتوگرافی گازی دوبعدی 209 پلی کلرو بی فنیل با استفاده از رگرسیون خطی چندگانه به دست آمد. با استفاده از الگوریتم رگرسیون مرحله ای انتخاب – حذف، میانگین انرژی های یونش میانگین محلی در سطح مولکول به عنوان توصیفگر برای ساختن مدل ها به کارگرفته شد. در این پژوهش مدل های ارتباط کمی ساختار و زمان های بازداری کروماتوگرافی گازی دو بعدی جامع تمامی ترکیبات پلی کلروبی فنیل ها از یک کلره تا ده کلره را با استفاده از دو رویکرد خطی و غیر خطی، بهترین رگرسیون خطی چند گانهBMLR)) و تابع پایه شعاعی جفت شده با رگرسیون حداقل مربعات جزئی (RBF-PLSR) مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار گرفته می شود، برای انتخاب مناسب ترین توصیف گر مولکولی از الگوریتم رگرسیون قدم به قدم انتخابی حذفی استفاده شد. زمان بازداری پیش بینی شده از دو روشBMLR و RBF-PLSR همبستگی خوبی با داده های تجربی دارد، ضرایب(R2) برای مجموعه آموزش دو روش BMLR و RBF-PLSR 9720/0 و 9881/0 به دست آمد. مجذور میانگین مربعات خطا (RMSE) دو روش 0008/0و 4207/0 به دست آمد، اعداد به دست آمده نشان می دهند هر دو رویکرد BMLR وRBF-PLSR مفید و خوب هستند.
-
اندازه گیری میزان ماده موثر دیلتیازم هیدروکلرید در اشکال دارویی با استفاده از طیف های جذبی فرابنفش-مرئی بر مبنای کالیبراسیون چند متغیره
1393آنالیز اسپکتروفتومتری فرابنفش-مرئی دیلتیازم هیدروکلرید با استفاده از روش های کالیبراسیون چند متغیره از قبیل رگرسیون خطی چندگانه (MLR) و حداقل مربعات جزئی (PLS) شرح داده شده است. در بخش اول، اندازه گیری ترکیب در محیط فیزیولوژیکی انجام گرفت، ابتدا یک کالیبراسیون تک متغیره جهت یافتن محدوده خطی غلظتی، بر طبق قانون بیر-لامبرت صورت گرفت، که محدوده خطی 11/0 تا 28/44 میکروگرم بر میلی لیتر به دست آمد. مجموعه های کالیبراسیون و پیش بینی انتخاب شده برای این ترکیب، به ترتیب شامل سی و دو و بیست و یک نمونه رفرنس بودند. با استفاده از روش های MLR و PLS، مدل ریاضی بین مقادیر جذبی به دست آمده از شصت و یک طول موج و غلظت ترکیب تشکیل شد. نتایج حاصل از دو روش مناسب و تقریباً مشابه بودند. در محدوده غلظتی 11/0 تا 63/37 میکروگرم بر میلی لیتر، ضریب همبستگی بین مقادیر تجربی و مقادیر پیش بینی شده برای هردو روش، 9997/0 بود. در بخش دوم اندازه گیری ترکیب در حضور معرف بروموتیمول بلو صورت گرفت. پارامترهای کنترل کننده ی رفتار سیستم مورد بررسی قرار گرفتند و شرایط بهینه انتخاب شد. مجموعه های کالیبراسیون و پیش بینی در این بخش برای ترکیب، به ترتیب شامل سی و یک و شانزده نمونه رفرنس بودند. از روش های MLR و PLS تحت شرایط بهینه استفاده شد و مدل های ریاضی بین مقادیر جذبی به دست آمده از ناحیه طول موج 260 تا 700 نانومتر و غلظت ترکیب تشکیل شد. خطای پیش بینی مدل MLR بالا بود، اما مدل PLS نتایج مناسبی را فراهم نمود و در محدوده غلظتی 05/0 تا 40/49 میکروگرم بر میلی لیتر، ضریب همبستگی بین مقادیر تجربی و مقادیر پیش بینی شده با این روش 9996/0 بود. با توجه به توانایی پیش بینی قابل قبول روش PLS، در هر دو محیط فیزیولوژیکی و در حضور معرف، این روش به طور موفقیت آمیزی برای پیش بینی غلظت ها در نمونه های حقیقی به کار برده شد.
-
اندازه گیری میزان ماده موثر دیلتیازم هیدروکلرید در اشکال دارویی با استفاده از طیف های جذبی فرابنفش-مرئی بر مبنای کالیبراسیون چند متغیره
1393آنالیز اسپکتروفتومتری فرابنفش-مرئی دیلتیازم هیدروکلرید با استفاده از روش های کالیبراسیون چند متغیره از قبیل رگرسیون خطی چندگانه (MLR) و حداقل مربعات جزئی (PLS) شرح داده شده است. در بخش اول، اندازه گیری ترکیب در محیط فیزیولوژیکی انجام گرفت، ابتدا یک کالیبراسیون تک متغیره جهت یافتن محدوده خطی غلظتی، بر طبق قانون بیر-لامبرت صورت گرفت، که محدوده خطی 11/0 تا 28/44 میکروگرم بر میلی لیتر به دست آمد. مجموعه های کالیبراسیون و پیش بینی انتخاب شده برای این ترکیب، به ترتیب شامل سی و دو و بیست و یک نمونه رفرنس بودند. با استفاده از روش های MLR و PLS، مدل ریاضی بین مقادیر جذبی به دست آمده از شصت و یک طول موج و غلظت ترکیب تشکیل شد. نتایج حاصل از دو روش مناسب و تقریباً مشابه بودند. در محدوده غلظتی 11/0 تا 63/37 میکروگرم بر میلی لیتر، ضریب همبستگی بین مقادیر تجربی و مقادیر پیش بینی شده برای هردو روش، 9997/0 بود. در بخش دوم اندازه گیری ترکیب در حضور معرف بروموتیمول بلو صورت گرفت. پارامترهای کنترل کننده ی رفتار سیستم مورد بررسی قرار گرفتند و شرایط بهینه انتخاب شد. مجموعه های کالیبراسیون و پیش بینی در این بخش برای ترکیب، به ترتیب شامل سی و یک و شانزده نمونه رفرنس بودند. از روش های MLR و PLS تحت شرایط بهینه استفاده شد و مدل های ریاضی بین مقادیر جذبی به دست آمده از ناحیه طول موج 260 تا 700 نانومتر و غلظت ترکیب تشکیل شد. خطای پیش بینی مدل MLR بالا بود، اما مدل PLS نتایج مناسبی را فراهم نمود و در محدوده غلظتی 05/0 تا 40/49 میکروگرم بر میلی لیتر، ضریب همبستگی بین مقادیر تجربی و مقادیر پیش بینی شده با این روش 9996/0 بود. با توجه به توانایی پیش بینی قابل قبول روش PLS، در هر دو محیط فیزیولوژیکی و در حضور معرف، این روش به طور موفقیت آمیزی برای پیش بینی غلظت ها در نمونه های حقیقی به کار برده شد.
-
روش های کالیبراسیون چند متغییره و کاربرد آن ها در آنالیز همزمان افزودنی های مواد غذایی با استفاده از تکنیک های اسپکتروفتومتری فرابنفش
1393آنالیز اسپکتروفتومتری فرابنفش مخلوط های پنج تایی شامل آسپارتام، آسه سولفام پتاسیم، ساخارین، کافئین و بنزوئیک اسید با استفاده از روش های کالیبراسیون چند متغیره غیر خطی همچون شبکه های عصبی مصنوعی و توابع پایه ی شعاعی شرح داده شده است. اندازه گیری همزمان مخلوط های پنج تایی این ترکیبات با استفاده از روش های اسپکتروفتومتری، به علت تداخل های طیفی مشکل است. برای هر یک از ترکیبات، یک کالیبراسیون خطی در محدوده خطیgml-1μ 01/14-18/0، μgml-137/14-28/0، μgml-168/7-3/0،gml-1μ 34/19-2/0و gml-1μ 73/9-07/0 به ترتیب برای آسپارتام، آسه سولفام پتاسیم، ساخارین، کافئین و بنزوئیک اسید به دست آمد. روش توابع پایه ی شعاعیRBF، یک روش کارآمد برای اندازه گیری همزمان این ترکیبات بوده و پیش بینی بسیار خوبی را فراهم آورده است. ایجاد کردن RBF، شامل انتخاب موقعیت و محل مراکز تابع پایه ی شعاعی و تعداد این مراکز می باشد. روش الگوریتم ژنتیک یکی از روش های انتخاب مراکز می باشد که در این پروژه از آن استفاده شده است. به این روش whole space-GA-RBFN گفته می شود. کارایی پیش بینی این روش برای اندازه گیری همزمان نمونه های حقیقی مورد آزمایش قرار گرفت و به طور کلی نتایج رضایت بخشی به دست آمد.
-
سنتز و مشتق سازی نانوصفحه های گرافن برای توسعه ی حسگرها و زیست-حسگرهای الکتروشیمیایی، پیل های سوختی و زیست-سوختی
1393در این پژوهش به برررسی سنتز و مشتق سازی نانوصفحه های گرافن برای توسعه ی حسگرها و زیست-حسگرهای الکتروشیمیایی، پیل های سوختی و زیست-سوختی می پردازیم.
-
کاربرد نانو ذرات اصلاح شده، تکنیک های میکرو استخراج فاز مایع و روش های طراحی آزمایش برای جداسازی و اندازه گیری آلاینده های کاتیونی و آنیونی در نمونه های حقیقی
1393یک روش میکرواستخراج امولسیونی به کمک امواج ماورای صوت به طور موفقیت آمیز برای استخراج و اندازه گیری مقادیر جزئی آهن در نمونه های حقیقی مانند آب های محیطی و نمونه چای به وسیله طیف سنجی جذب اتمی شعله ای ارائه شده است. در این روش یک لیگاند سنتزی جدید به نام دی متیل(E)- 2- ((Z)- 1- استیل) -2- هیدروکسی- 1- پروپنیل 2- بوتن دیوآت (DAHPB) به عنوان عامل کمپلکس کننده و کلروفرم به عنوان حلال استخراجی به کار برده شد. فاکتورهای موثر بر روی تشکیل کمپلکس و میزان استخراج مورد بررسی قرار گرفت و بهینه شد. این فاکتورها شامل حجم حلال استخراجی، زمان استخراج، دمای استخراج، pH و مقدار عامل کمپلکس کننده می باشند. در شرایط بهینه فاکتور تغلیظی معادل با 9/202 با استفاده از 1/7 میلی لیتر از نمونه آبی قابل دستیابی می باشد. نمودار کالیبراسیون روش در محدوده 800-40 میکروگرم بر لیتر خطی می باشد و حد تشخیص روش معادل با 4/7 میکروگرم بر لیتر به دست آمد. انحراف استاندارد نسبی روش برای 10 بار استخراج و اندازه گیری نمونه های آهن با غلظت 500 میکروگرم بر لیتر معادل با 5/2 درصد تعیین شد. روش مذکور برای اندازه گیری آهن کل موجود در آب شیر، آب رودخانه و نمونه های چای خشک به کار برده شد. نتایج به صورت آماری با روش استاندارد 1و10- فنانترولین مقایسه شد. آزمون t نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو روش وجود ندارد. بخش دوم یک روش میکرواستخراج فاز مایع امولسیونی به کمک امواج ماورای صوت و بر اساس جامدسازی قطره آلی معلق کارا و ساده در ترکیب با طیف سنجی جذب اتمی شعله ای برای استخراج و اندازه گیری مقادیر جزئی آهن و مس در نمونه های حقیقی توسعه داده شد. 2- مرکاپتوپیریدین N- اکساید به عنوان عامل کمپلکس کننده و 1- دودکانول به عنوان حلال استخراجی مورد استفاده قرار گرفت. عوامل موثر بر تشکیل کمپلکس و استخراج بهینه شدند. در شرایط بهینه فاکتور تغلیظی حدود 13 برای هر دو یون آهن و مس با استفاده از 7/6 میلی لیتر نمونه آبی قابل دستیابی است. نمودار تجزیه ای برای آهن و مس به ترتیب در محدوده 800-40 و 1200-20 میکروگرم بر لیتر خطی بود. حد تشخیص روش برای آهن و مس بر اساس سه برابر انحراف استاندارد بلانک به ترتیب 6/8 و 1/4 میکروگرم بر لیتر بود. انحراف استاندارد نسبی برای 10 مرتبه اندازه گیری محلول های 500 میکروگرم بر لیتر از یون ها به ترتیب 9
-
کاربرد توصیف گرهای GIPF برای ارزیابی رفتارهای ترمودینامیکی و بازداری ترکیبات آلی در کروماتوگرافی گازی با برنامه ریزی دمایی
1392هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای گروهی از مولکول های آلی هستند که در طی سوختن ناقص زغال سنگ، گاز، چوب، زباله یا دیگر مواد آلی شکل می گیرند. آن ها آلوده کنند ه های محیطی در همه جا حاضر هستند. در این تحقیق بر اساس توصیف گرهای خانواده تابع خصوصیات برهمکنش عمومی که در سطح B3LYP/6-31G در نرم افزار گوسین محاسبه شدند، مدل های ارتباط کمی ساختار-بازداری (QSPR) برای پیش بینی زمان بازداری کروماتوگرافی گازی و مدل های ارتباط کمی ساختار-خاصیت (QSPR) برای پیش بینی خواص ترمودینامیکی و نقطه جوش 16 ترکیب آروماتیک چند حلقه ای با یک توصیف گر بر روی سه فاز ساکن مختلف (DB-17 , DB-5, DB1) با استفاده از رگرسیون خطی چند متغیره مرحله به مرحله بدست آمد. حجم مولکولی، Vm توصیف گری است که با آن مدل ها ساخته شده است. کیفیفت مدل ها با توجه به پارامترهای آماری مانند مجذور ضریب همبستگی (R2) ، خطای جذر میانگین مربعات (RMSE)، درصدخطای نسبی پیش بینی (REP%) و پارامترهای آماری فیشر (F) بررسی شد. برای ارزیابی این مدل ها از روش ارزیابی تقاطعی یکی را بیرون گذاشتن استفاده شده است و پارامترهای آماری مربوط به آن شامل مجذور ضریب همبستگی ارزیابی تقاطعی، R2cv، جذر خطای میانگین مربعات RMSEcv و درصد خطای نسبی پیش بینی REPcv(%) محاسبه شد که صحت مدل ها را تایید می کنند.
-
کاربرد الگوی پارامترهای حلال پوشی برای همبسته کردن و پیش بینی رفتار بازداری پلی کلروبی فنیل ها در کروماتوگرافی گازی
1392پلی کلروبی فنیل ها (PCBs) به دلیل خواصی مانند قابلیت اشتعال، پایداری شیمیایی و قابلیت انحلال در بسیاری از حلال های آلی، اساساً آلاینده هایی هستند که در همه جا حضور دارند. به علاوه، این ترکیبات کلردار به علت تمایل به چربی ها و سرعت تجزیه پایین تجمع زیستی را افزایش می دهند. در گذشته تلاش های متعددی برای ساختن مدل های ارتباط کمی ساختار-بازداری (QSRR) مبنی بر پیش بینی زمان بازداری نسبی PCB 209 همنوع روی فازهای ساکن مختلف شده بود. در طی 25 سال گذشته آبراهام و همکاران یک مدل ساده برای پیش بینی فاکتورهای بازداری در جداسازی های کروماتوگرافی گازی توسعه دادند، که مبنی بر به کارگیری یک ترکیب خطی از 5 ثابت توصیف-کننده ی هر حل شونده و 6 ثابت توصیف کننده ی فاز ساکن بود، که آن را روابط خطی انرژی حلال-پوشی (LSERs) نامیدند. این کار روی کاربرد LSER برای مطالعه وفهم انواع و قدرت نسبی برهمکنش های شیمیایی که کنترل کننده ی زمان بازداری نسبی PCB 209 در کروماتوگرافی گازی با قدرت تفکیک بالا روی 18 فاز ساکن با قطبیت مختلف می باشد، تمرکز می کند. در مرحله ی اول ما مدل های روابط کمی ساختار-بازداری را با پنج متغیر با استفاده از رگرسیون خطی چندگانه (MLR) ایجاد کردیم، اما چون پارامترهای حلال پوشی برای پلی کلروبی فنیل ها هم واریانسی بالایی دارند، بنابراین مدل های به دست آمده به تفسیر صحیحی از برهمکنش های کنترل کننده ی بازداری منجر نمی-شود. در مرحله ی دوم با استفاده از الگوریتم رگرسیون گام به گام حذف–انتخاب، توصیف گر L (ضریب توزیع گاز به هگزادکان ) برای ساختن رگرسیون خطی تک متغیره انتخاب شد که مدل LSER را برای پیش بینی مقادیر زمان بازداری نسبی PCB 209 روی هر فاز ساکن به دست می دهد. توصیف گر L ترکیبی از برهمکنش های پراکندگی و تشکیل حفره درون حلال می باشد. مجذور ضریب همبستگی (R2) و جذر خطای میانگین مربعات برای مدل های ساخته شده به ترتیب در گستره ی 9941/0 -9383/0 و 0338/0 – 0079/0 در 18 ستون فاز ساکن بود. به علاوه صحت همه ی مدل های توسعه یافته با استفاده از روش های اعتبار سنجی داخلی از جمله تصادفی کردن – Y، یکی رابیرون گذاشتن و روش های اعتبارسنجی خارجی متشکل از مجموعه های زوج – فرد و کالیبراسیون- پیش-بینی، تایید شده است.
-
برهم کنش بین کاتیونهای فلزی و آرسنازو III در محلول آبی – تجزیه و تحلیل های کمومتری و روش شناسی
1392در مرحله ی نخست خصوصیات اسید 3و6 –بیس[2-آرسنوفنیل)آزو]-4و5 دی هیدروکسی-2و7-نفتالن دی سولفونیک اسید نمک دی سدیم (آرسنازوIII) با روش آنالیز تبدیل هدف TTF)) که یک روش سخت است بوسیله اندازه گیری جذب UV-VIS در ناحیه طول موج نانومتر800- 200در pH های مختلف مورد مطالعه قرار گرفت. به دلیل همپوشانی طیفی بالای گونه های موجود، در ثابت های اسیدی مختلف با استفاده از (TTF) به تناسب اطلاعات اسپکتروفتومتریک جزئیات رفتار تفکیک پروتون مورد بررسی قرار گرفت ، منحنی های نسبت اسید-باز و طیف خالص هر جزء جذبی تعیین شد.علاوه بر مقادیر pKa اطلاعات دقیق در مورد رفتارهای تفکیک پروتون، مانند دامنه های موجود و طیف هر جزء بدست آمد. در مرحله دوم واکنش های آرسنازو بعنوان یک معرف رنگزا در غلظت کم و در pH اسیدی متوسط 3/3با توریم ، اورانیل و زیرکونیم با استفاده از تعادل های دو طرفه داده های اسپکتروفتومتریک و مدل سخت- نرم آنالیز فاکتوری کاهش مرتبه (RAFA) مطالعه شدو برای بدست اوردن ثابت های تعادل ،طیف های خالص جذبی و پروفایل غلظتی گونه ها مورد استفاده قرار گرفت. در مرحله سوم از آنالیز فاکتوری تبدیل هدف تکرار شونده (ITTFA) برای تعیین همزمان یونهای فلزی مورد مطالعه استفاده شد.پارامترهای کنترل کننده رفتار سیستم مورد بررسی قرار گرفت و شرایط بهینه انتخاب شد.توانایی پیش بینی (ITTFA) در آنالیز همزمان از مخلوط سه تایی از یونهای قلزی در محدوده غلظت 61/3-19/0، 45/6-34/0و9/4-26/ میکروگرم بر لیتر به ترتیب برای توریم، اورانیل و زیرکونیم مورد بررسی قرار گرفت. خطای انحراف استاندارد نسبی برای پیش بینی یونها در مخلوط سنتز شده کمتر از 5%ومیانگین بازیابی در آب اسپک شده به ترتیب برای توریم (IV)، اورانیل (VI)و زیرکونیم (IV) 7/100، 50/98 و 70/9% .می باشدو حد تشخیص نیز به ترتیب 18/0، 21/0 و 20/0میلی گرم بر لیتر می باشد.دقت دراین روش با ارزیابی انحراف استاندارد نسبی از آنالیز مجموعه ای از 12 تکرار برای همه ی عناصر کمتر از 6% بدست آمد.
-
کاربرد توصیف گرهای مولکولی برای مدل سازی های چند متغیره خصوصیات ترکیبات نیترو آروماتیکی مبتنی بر ساختار الکترونی مولکولی
1392یکی از گروه های مهم از لحاظ اقتصادی ترکیبات نیترو آروماتیکی هستند که در ردیف مهمترین مواد اولیه و محصولات شیمی صنعتی قرار می گیرند. از این ترکیبات برای تهیه ی داروها، کودهای شیمیایی، رنگ های نساجی، مواد منفجره و ... استفاده می شود. سری داده ها شامل مجموعه ای از انواع مختلف ترکیبات نیترو آروماتیکی است که برای توسعه ی مدل های روابط کمی ساختار-خاصیت برای پیش بینی مقادیر ثابت سرعت های احیایی شامل ثابت سرعت های کاتالیزوری (kcat) و دو مولکولی (kcat/Km) به وسیله ی آنزیم کینون اکسیدوردوکتاز NQO1 استفاده می شود. مدل سازی ها با استفاده از رگرسیون خطی چند متغیره (MLR) و رگرسیون اجزای اصلی (PCR) انجام می شود. در رگرسیون خطی چند متغیره، ابتدا توصیف گرهای ساختاری بر اساس نرم افزار دراگون دسته بندی می شوند، سپس انتخاب مرحله ای روی هر گروه ا نجام می شوند (MLR1)، یکبار هم انتخاب مرحله ای روی تمام توصیف گرهای محاسبه شده اعمال می شود (MLR2). به شیوه ای مشابه، توصیف گرهای ساختاری برای مدل سازی های PCR به کار گرفته می شوند، ابتدا مبتنی بر انتخاب اجزای اصلی از هر کدام از دسته های مختلف توصیف گرها (PCR1) و در مرحله بعدی انتخاب اجزای اصلی بر اساس مجموعه کل توصیف گرها (PCR2). در هر دو مرحله تعداد اجزای اصلی به صورتی می باشند که بیشتر از 95% واریانس کل داده ها را در بر داشته باشند. مدل های ایجاد شده با استفاده از ارزیابی تقاطعی( یکی را در بیرون گذاشتن) و ارزیابی خارجی (کالیبراسیون-پیش-بینی) مورد ارزیابی قرار می گیرند. هر دو روش MLR نتایج دقیقی نشان می دهند هرچند مدل های QSPR ایجاد شده توسط MLR1 از جنبه ی آماری با اهمیت تراز MLR2 می باشند. روش PCR1 نسبت به تمام روش ها مدل های QSPR با دقت بیشتری به دست می دهد در حالیکه نتایج حاصل از روش PCR2بسیار ضعیف تر می باشد. به طور کلی ضرایب همبستگی ارزیابی تقاطعی و پیش بینی حاصل از روش های MLR1و MLR2 و PCR1 نزدیک به %90 می باشد که بیان گر توانایی بالای این روش ها در پیش بینی وارزیابی ثابت های سرعت مورد مطالعه می باشد.
-
توسعه روش میکرو استخراج مایع-مایع پخشی زوج یون برای پیش تغلیظ مس(II) و شناسایی توسط اسپکتروسکوپی جذب اتمی شعله
1391یک روش میکرو استخراج مایع-مایع پخشی زوج یون ترکیب شده با طیف سنجی جذب اتمی شعله ای برای تعیین مقادیر ناچیز مس( II) با استفاده از پیرو کاتکول بنفش بعنوان عامل کمپلکس کننده و ستیل تری متیل آمونیوم برومید به عنوان تشکیل دهنده زوج یون کننده ارائه شده است. عوامل مختلفی که بر روی بازده استخراج یون های مس اثر گذار هستند از جملهpH ، نوع و حجم حلال استخراج کننده و پخش کننده،غلظت لیگاند و معرف تشکیل دهنده زوج یون، زمان اسخراج و زمان سانتریفوژ مورد بررسی قرار گرفتند. است مکانیسم این استخراج را میتوان با تشکیل یک کمپلکس یونی توجیه نمود. این گونه واردفازآلی کلروفرم میشود و سپس حلال استخراجی تبخیر شده و باقی مانده با حل شدن در0/5میلی لیتر دی متیل فرم امیدجهت شناسایی مس(II)به دستگاه طیف سنج جذب اتمی شعله تزریق میشود . تحت شرایط بهینه برای حجم 5 میلی لیتر نمونه فاکتور تغلیظ 10 و حد تشخیص 3/75 میکرو گرم بر لیتر بدست آمد. درصدانحراف استاندارد نسبی برای ده مرتبه اندازه گیری غلظت 0/04 میکرو گرم بر لیتربرابر با% 1/9 بود. منحنی کالیبراسیون به وسیله این رئش در محدوده 6 - 100 میکرو گرم بر لیتر با ضریب همبستگی 0/998 خطی بود. این روش بطور موفقیت آمیزی در تعیین مقدار مس خون،قرص مولتی ویتامین، خاک، چایی و نمونهای آب مورد استفاده قرار گرفت.
-
توسعه روش میکرو-استخراج مایع- مایع پخشی زوج-یون برای پیش-تغلیظ مس (II) و شناسایی توسط اسپکتروسکوپی جذب اتمی شعله
1391یک روش میکرواستخراج مایع- مایع پخشی زوج یون (IP-DLLME) ترکیب شده با طیف سنجی جذب اتمی شعله برای تعیین مقادیر ناچیز یون های مس (II) با استفاده از لیگاند پیروکاتیکول بنفش به عنوان عامل کمپلکس کننده و معرف ستیل تری متیل آمونیم بروماید به عنوان عامل تشکیل دهنده ی زوج یون ارائه شده است. عوامل مختلفی که بر روی بازده استخراج یون های مس اثرگذار هستند از جمله pH، نوع و حجم حلال های استخراج کننده و پخش کننده، غلظت لیگاند و معرف تشکیل دهنده ی زوج یون، زمـان استخراج و زمـان سانتـریفیـوژ مورد بررسی قرار گرفتند. مکانیزم این استخـراج را می توان با تشکیل یک کمپلس یونی توجیه نمود. این گونه وارد فاز آلی کلروفرم می شود و سپس، حلال استخراجی تبخیر شده و باقی مانده با حل شدن در 5/0 میلی لیتر دی متیل فرمامید جهت شناسایی مس (II) به دستگاه طیف سنج جذب اتمی شعله تزریق می شود. تحت شرایط بهینه برای حجم 5 میلی لیتر نمونه فاکتور تغلیظ 10 و حد تشخیص 75/3 میکروگرم بر لیتر بدست آمد. درصـد انحراف استاندارد نسبی برای ده مرتبه انـدازه گیـری غلظت 04/0 میلی گرم بر لیتـر برابر 9/1% بود. منحنـی کالیبـراسیـون به وسیله ی این روش در محـدوده ی 0/100-0/6 میکـروگـرم بر لیتـر با ضـریب همبستگی 998/0 خطـی بـود. این روش به طـور موفقیت آمیزی در تعیین مقدار مس در خون، قرص مولتی ویتامین، خاک، چای و نمونه های آب مورد استفاده قرار گرفت.
-
اندازه گیری فاموتیدین و دمپریدون به صورت دوز قرص ترکیبی در سطح الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با نانو ورقه های گرافن
1391الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با نانو ورقه های گرافن برای اندازه گیری همزمان فاموتیدین و دمپریدون بر اساس اکسیداسیون این داروها، با استفاده از تکنیک دیفرانسیل پالس ولتامتری به کارگرفته شد.
-
تهیه نانوذرات مس به روش انباشت الکتروشیمیایی در مایعات یونی و بکارگیری آنها در ساخت حسگرها
1391در این کار نانوکامپوزیت جدیدی شامل نانوورقه های گرافن و نانوذرات مس که در کایع یونی 1-بوتیل-3-متیل ایمیدازولیوم هگزا فلوئوروفسفات تهیه شده، روی سطح الکترود کرین شیشه ای، به روش انباشت الکتروشیمیایی قرار می گیرد.
-
مدل های QSAR/QSPR مبتنی بر پتانسیل های الکتروستاتیکی و انرژی یونش در سطح مولکول برای پیش بینی فعالیت های بیولوژیکی و خصوصیات فیزیکوشیمیایی پلی کلروبی فینیل ها
1391چکیده : بخش اول: پلی کلروبی فنیل ها دسته مهمی از آلاینده های سمی هستند که در محیط موجودند و در تعداد زیادی از کونه ها تجمع می یابند. در این تحقیق بر اساس تحقیق بر اساس توصیفگرهای تابع برهم کنش خصوصیات عمومی، که در سطح B3LYP/6-31G* و در نرم افزار گوسین محاسبه شدند مدل های ارتباط کمی ساختار – خاصیت/فعالیت برای پیش بینی زمان های نسبی کروماتوگرافی گازی، انحلال پذیری در آب، ضریب فعالیت مایی، چربی دوستی، مساحت سطح مولکول، دمای جوش و ثابت قانون هنری 209 پلی کلروبی فنیل با استفاده از رگرسیون خطی چند گانه به دست آمد. با استفاده از الگوریتم رگرسیون مرحله ای انتخاب – حذف توصیفگرهای خانواده تابع خصوصیات بر هم کنش عمومی برای ساختن مدل ها به کار گرفته شد. گستره مجذور ضریب همبستگی و جذر میانگین برای مدل های ساخته شده به ترتیب 9949/0-6211/0 و 2333/30-0239/0 به دست آمد. صحت همه مدل ها توسط روش های اعتبار سنجی داخلی (تصادفی-Y و یکی را بیرون گذاشتن) و اعتبار سنجی خارجی (زوج و فرد و کالیبراسیون – پیش-بینی) تایید شده است. کلمات کلیدی: پلی کلروبی فنیل ها، تابع خصوصیات بر هم کنش عمومی، زمان بازداری نسبی، کروماتوگرافی گازی، ارتباط کمی ساختار – بازداری، انحلال پذیری، ضریب فعالیت مایی، چربی دوستی، مساحت سطح مولکول، دمای جوش و ثابت قانون هنری. بخش دوم: پلی کلروبی فنیل ها ترکیبات آلاینده محیط زیست هستند و در این تحقیق با استفاده از تابع خصوصیات بر همکنش عمومی مدل های ارتباط کمی ساختار – بازداری، فعالیت) خصوصیت برای پیش-بینی 10 خصوصیت از این ترکیبات بر اساس رگرسیون خطی چند گانه ساخته شد. برای همه مدل ها این توصیفگرها به درستی تفسیر شدند و بر این اساس معلوم شد این خصوصیات به نیروهای الکترواستاتیکی مرتبط می شوند. در این مدل ها نسبت تعداد ترکیب به تعداد توصیفگر 4 رعایت شده است و مجذور ضریب همبستگی برای آنها بین 5594/0-9905/0 است. سپس این مدل ها برای پیش بینی ترکیباتی از پلی کلروبی فنیل ها که دارای مقادیر تجربی نبودند به کار گرفته شد. کلمات کلیدی: پلی کلروبی فنیل ها، تابع خصوصیات بر همکنش عمومی، پتانسیل الکترواستاتیکی در سطح مولکول، ارتباط کمی ساختار – بازداری/فعالیت/خصوصیت
-
میکرواستخراج مایع مایع پخشی ترکیب شده با طیف سنجی جذب اتمی برای اندازه گیری مس و یون های فلزی دیگر در نمونه های حقیقی
1390یک روش میکرواستخراج مایع مایع پخشی (DLLME) ترکیب شده با طیف سنجی جذب اتمی شعله برای تعیین مقادیر ناچیز یون های مس (II) با استفاده از نمک سدیم 2- مرکاپتو پیریدین N-اکساید به عنوان عامل کمپلکس کننده ارائه شده است. عوامل مختلفی که بر روی کارایی میکرو استخراج نیکل تاثیرگذار هستند از جمله pH و نوع و حجم حلال های پخش کننده و استخراج کننده و غلظت لیگاند و زمان استخراج مورد بررسی قرار گرفتند و شرایط تجربی بهینه برای روش بدست آمد. پس از استخراج فاکتور تغلیظ و حد تشخیص و درصد انحراف استاندارد نسبی برای ده مرتبه اندازه گیری (در غلظت 5/0 میلی گرم بر لیتر)به ترتیب برابر با 9/9 و 7/1 و نانوگرم بر میلی لیتر و8/1 % بودند. نمودار کالیبراسیون غلظتی مس در گستره 1200-20 میکروگرم بر لیتر به صورت خطی می باشد. روش برای اندازه گیری یون های مس در نمونه های اب محیطی مانند اب اشامیدنی و اب چاه و اب رودخانه و چای و نسکافه و نمونه سنگ تایید شده به کار گرفته شد که صحت بازیابی و کاربرد روش پیشنهادی را نشان می دهد. یک روش میکرواستخراج مایع مایع پخشی سریع و ساده برای اندازه گیری گزینش پذیر مقادیر ناچیز یون های آهن(III) بوسیله اسپکتروفتومتر فرابنفش- مرئی ارائه شد. در این روش از لیگاند لستسل استون به عنئان معرف کمپلکس کننده استفاده گردید. عوامل مختلفی که بر روی کارایی میکرو استخراج نیکل تاثیرگذار هستند از جمله pH و نوع و حجم حلال های پخش کننده و استخراج کننده و غلظت لیگاند و زمان استخراج و سانتریفیوژ به روش DLLME بهینه سازی شدند.تحت شرایط بهینه منحنی کالیبراسیون اهن بوسیله این روش در محدوده 900-20 میکروگرم بر لیتر خطی بود. درصد انحراف استاندارد نسبی (n=10) و حد تشخیص و فاکتور تغلیظ به ترتیب برابر با 1/1 % و 2/1 میکروگرم بر لیتر و 8/32 بودند.این روش بطور موفقیت امیزی در تعیین مقدار اهن در نمونه اب چاه و اب اشامیدنی و نمونه سنگ تایید شده مورد استفاده قرار گرفت.
-
تابع خصوصیات برهمکنش عمومی و کاربرد های آن در کمومتری
1390چکیده: بخش اول: پلی کلرو بی فنیل ها دسته مهمی از آلاینده های سمی هستند که در محیط موجودند و در تعداد زیادی از گونه ها تجمع می یابند. در این تحقیق بر اساس توصیفگر های تابع برهمکنش خصوصیات عمومی، که در سطح B3LYP/6-31G* ودر نرم افزار گوسین محاسبه شدند مدل هی ارتباط کمی ساختار – بازداری تک متغیره برای پیش بینی زمان بازداری نسبی کروماتوگرافی گازی 209 پلی کلرو بی فنیل بر روی 18 فاز ساکن متفاوت با استفاده از رگرسیون خطی چند گانه به دست آمد. با استفاده از الگوریتم رگرسیون مرحله ای انتخاب – حذف میانگین انرژی های یونش میانگین محلی در سطح مولکول به عنوان توصفگر برای ساختن مدل ها به کار گرفته شد. گستره مجذور ضریب همبستگی و جذر خطای مربعات میانگین برای مدل های ساخته شده به ترتیب 9819/0-8691/0 و 0494/0-0135/0 به دست آمد. همچنین ثابت می شود که رابطه ای خطی بین میانگین انرژی های یونش میانگین محلی در سطح مولکول و تعداد اتم های کلر در موقعیت-های مختلف حلقه های بنزن وجود دارد. صحت همه مدل ها توسط روش های اعتبار سنجی داخلی (تصادفی کردن – Y ویکی رابیرون گذاشتن) و خارجی (زوج – فرد و کالیبراسیون- پیش بینی) تایید شده است. کلمات کلیدی: پلی کلرو بی فنیل،تابع خصوصیات برهمکنش عمومی،انرژی های یونش میانگین محلی در سطح مولکول، زمان بازداری نسبی، کروماتوگرافی گازی، ارتباط کمی ساختار – بازداری ((QSRR. بخش دوم: تابع خصوصیات برهمکنش عمومی برای سیستم هایی به کار می رود که برهمکنش-های آنها غیر کووالانس والکترواستاتیک هستند. بر همین اساس این رویکرد برای پیش بینی پارامتربازداری طول زنجیر هم ارز (ECL) ترکیبات متیل استر های اسید های چرب با یک استخلاف متیل (FAMES) که دارای چهار تا 23 اتم کربن در زنجیره خود هستند بر روی فاز سکنMethylsilicone OV-1 که به نیرو هی غیرکووالانس بستگی دارد، بکار برده شد. هر مولکول در سطح HF/STO-3G اپتیمایز و پتانسیل های الکترواستاتیکی در سطح آن با HF/6-31G* محاسبه شد. ما تابع خصوصیات برهمکنش عمومی را برای پیش بینی بازداری این ترکیبات به کار بردیم. انتخاب توصیفگر GIPF با الگوریتم رگرسیون مرحله ای انتخاب – حذف انجام شد و صحت وپایداری مدل با استفاده از روش های اعتبار سنجی داخلی ( تصادفی کردن – Y ویکی رابیرون گذاشتن ) و خارجی (زوج – فرد و کالیبراسیون- پیش بینی) تایید شد. براساس مدل به
-
طراحی آپتاحسگر الکتروشیمیایی آدنوزین بر پایه ی تثبیت آپتامر بر روی الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با نانو کامپوزیت حاصل از مایع یونی،چیتوسان و نانولوله های کربن چند لایه
1390چکیده: آپتامرها توالی های الیگونوکلئیدی DNA یا RNA سنتز شده ای هستند که در اشکال سه بعدی تاخورده اند و به صورت اختصاصی و با قابلیت بالا با مولکول های هدف برهمکنش می دهند. آپتامرها با استفاده از فرایند in vitro که SELEX (فرایند تکامل سیتماتیک لیگاند ها توسط غنی سازی نمایی) نامیده می شود، بدست می آیند. در سال های اخیر آپتامرها به علت قابلیت بالا، عملکرد اختصاصی و پایداری شان به عنوان معرف های تشخیصی ایده آل و جایگزین آنتی بادی در توسعه نانوحسگرهای زیست شناختی بکار میروند. آدنوزین نوکلئوزیدی درون زاست که دارای فعالیت بیولوژیکی قوی ای از جمله انبساط رگهای خونی، افزایش جریان خون سرخرگها، خاصیت ضدآریتمایی و تسهیل تامین اکسیژن ماهیچه کاردیاک قلب می باشد. شواهد چندی نشان می دهد که آدنوزین دارای برخی کارکردهای حائز اهمیت در سیستم ایمنی بدن است. غلظت نرمال آدنوزین در نمونه سرم خون انسان بین µM 1/0-05/0 می باشد. از این رو اندازه گیری و سنجش مقادیر آدنوزین بسیار حائز اهمیت است. هدف این پروژه طراحی زیست حسگر الکتروشیمیایی جهت اندازه گیری آدنوزین، بر پایه تثبیت آپتامر بر روی الکترود اصلاح شده با نانوکامپوزیت مایع یونی، چیتوسان و نانولوله های کربن چند لایه می باشد. ابتدا مولکول آمینوآپتامر بر روی الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با نانوکامپوزیت "مایع یونی، نانولوله های چند دیواره ای کربن و چیتوسان "، تثبیت می شود. برهمکنش کوولانسی آمین های آپتامر با آمین های چیتوسان به کمک گلوتارآلدهید بعنوان عامل اتصال دهنده انجام شده است. سپس آپتامر آدنوزین با آمینو آپتامر تثبیت شده بر روی سطح، هیبرید می شود. در بخش اول از متیلن بلو به عنوان گونه ی ردوکس استفاده شده است که با اتصال به نوکلئوتید گوانین می تواند نشانگر خوبی برای تغییرات غلظت آدنوزین باشد. با استفاده از این سیستم، اندازه گیری کمی آدنوزین، بر حسب پاسخ های پالس تفاضلی متیلن بلوهایی که به بازهای گوانین آپتامر متصل شده است، بررسی شده است. جریان پیک متیلن بلو بطور خطی در محدوده nM 400-5/0 ، با حد تشخیص pM 154 کاهش می یابد. در بخش دوم، از نانو ذرات پلاتین به عنوان کاتالیستی برای انجام واکنش احیای الکتروکاتالیتیکی هیدروژن پراکسید استفاده شده است. به کمک این سیستم، اندازه گیری کمی آدنوزین، بر حسب پاسخ های ولتامتری چرخه ای مربوط به پیک احیای
-
طراحی آپتا حسگر الکتروشیمیایی آدنوزین بر پایه تثبیت آپتامتر بر روی الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با نانو کامپوزیت حاصل از مایع یونی/چیتوسان/نانولوله های کربن چند لایه
1390آپتامترهای توالی الگیونوکلئوتیدی DNA یا RNA سنتز شده ای هستند که در اشکال سه بعدی تاخورده اند و به صورت اختصاصی و با قابلیت بالا با مولکولهای هدف برهمکنش می دهند. آپتامترها با استفاده از فرایند in vitro که SELEX (فرایند تکامل سیستماتیک لیگاندها توسط غنی سازی نمایی) نامیده می شود، بدست می آیند. در سال های اخیر اپتامترها به علت قابلیت بالا، عملکرد اختصاصی و پایداری شان به عنوان معرف های تشخیصی ایده آل و جایگزین آنتی بادی در توسعه نانوحسگرهای زیست تشخیصی به کار می روند.
-
تکنیک های میکرواستخراج مایع مایع پخشی و تجمع القای سرمایشی برای پیش تغلیظ یون های فلزی و مطالعه خواص جذبی گرافن در استخراج کاتیون ها
1390بخش اول: یک روش میکرواستخراج مایع- مایع پخشی (DLLME) همراه با طیف سنجی جذب اتمی شعله برای تعیین مقادیر ناچیز یون های نقره (I) با استفاده از معرف دی فنیل تیوکاربازون (دی تیزون) به عنوان عامل کمپلکس کننده، ارائه شده است. عوامل مختلفی که بر روی کارآیی استخراج یون های نقره تاثیرگذار هستند از جمله pH، نوع و حجم حلال های پخش کننده و استخراجی، غلظت لیگاند و زمان استخراج مورد بررسی قرار گرفتند و شرایط تجربی بهینه برای روش بدست آمد. پس از استخراج، فاکتور تغلیظ، حد تشخیص و درصد انحراف استاندارد نسبی برای ده مرتبه اندازه گیری (در غلظت 1/0 میلی گرم بر لیتر) به ترتیب برابر با 21/73، 4/30 نانوگرم بر میلی لیتر و19/3 % به دست آمد. روش برای اندازه گیری یون های نقره در نمونه های آب محیطی نظیر آب آشامیدنی، آب چاه و آب معدنی و همچنین فلفل سبز و چای بکار گرفته شد و صحت روش با آزمایش های بازیافت تایید گردید. بخش دوم: در این کار تحقیقاتی از روش میکرواستخراج تجمع القای سرمایشی بر پایه مایع یونی برای جداسازی و پیش تغلیظ یون های Ag+ از نمونه های مختلف و اندازه گیری به وسیله دستگاه اسپکتروفتومتر استفاده شده است. در این کار برای استخراج یون های نقره از لیگاند 8-هیدروکسی کینولین (اکسین) به عنوان عامل کمپلکس کننده استفاده گردید. در این روش مقدار بسیار کمی از یک مایع یونی (IL) آب گریز 1-هگزیل 3-متیل ایمیدازولیوم هگزافلوئوروفسفات ([PF6][Hmim]) به عنوان حلال استخراجی در 10 میلی لیتر محلول نمونه با غلظت 01/0 میکرو گرم بر میلی لیتر و حاوی مقداری تریتون X-114 (به عنوان عامل ضدچسبندگی) استفاده شد. سپس محلول را در یک حمام آب گرم با دمای ملایم قرار می دهیم تا حلالیت IL در محلول نمونه افزایش یابد. پس از همگن شدن محلول آن را در حمام یخ قرار می دهیم و به دلیل کاهش حلالیت IL، قطرات ریزی از آن ایجاد و محلولی ابری تشکیل می-شود. تحت شرایط بهینه حد تشخیص و فاکتور تقویت به ترتیب برابر با26/0 نانوگرم بر لیتر و 4/44 حاصل شد، انحراف استاندارد نسبی برای ده مرتبه اندازه گیری برابر با 3/2 % بدست آمد. روش پیشنهادی برای اندازه گیری یون نقره در نمونه های مختلف فیلم رادیولوژی و عکاسی، و همچنین موی سر زن و مرد مورد استفاده قرار گرفت. بخش سوم: در این کار تحقیقاتی از خواص جذبی نانو صفحات گرافن احیایی برای جداسازی و پیش تغلیظ
-
کاربرد و ارزیابی تکنیک های اسپکتروفتومتری به کمک کموکتریکس چند متغیره برای اندازه گیری همزمان برخی از ترکیبات بیولوژیکی و مخلوط های دارویی
1390آنالیز اسپکتروفتومتری -فرابنفش مخلوطهای دوتایی و سه تایی شامل وانیلین، وانیلیک اسید و سرینچ آلدهید با استفاده از روش های کالیبراسیون چند متغیره از قبیل حداقل مربعات جزئی و شبکه هاب عصبی مصنوعی شرح داده شده است. اندازه گیری همزمان مخلوطهای دوتایی و سه تایی این ترکیبات با استفاده از روش های اسپکتروفتومتری به علت تداخل های طیفی مشکل است.مدلهای حداقل مربعات جزئی و شبکه های مصنوعی با هم مقایشه شدند و کارایی پیش بینی این روش ها برای اندازه گیری همزمان نمونه های سنتزی سه جزئی مورد آزمایش قرار گرفت و به طور کلی نتایج رضایت بخشی بدست آمد.
-
تهیه و شناسایی نانوذرات اکسید فلزی (اکسید کبالت، روی و ایریدیوم) و بکارگیری آنها در طراحی و ساخت حسگر نیتریت بر پایه نانولوله های کربنی اصلاح شده با کمپلکس رودیوم (III)
1389حسگرها و بیوحسگرهای الکتروشیمایی به دلیل حساسیت زیاد، انتخاب گری بالا، زمان پاسخ دهی سریع، قیمت مناسب و قابل حمل بودن بسیار مورد توجه قرار دارند. از طرف دیگر حسگرهای الکتروشیمیایی دارای محدودیت هایی نیز هستند، که از جمله آنها می توان به پایداری کم در مدت زمان های طولانی اشاره کرد.
-
تثبیت پورفیرین و کمپلکس شیف باز منگنز (III) در سطح الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با نانو ذرات اکسید نیکل و نانولوله های کربن تک لایه و بکارگیری آنها در طراحی و ساخت حسگر سولفید و هیدروژن پراکسید
1389چکیده بخش اول: در این کار نانوذرات اکسید نیکل به عنوان بستر مناسبی برای اتصال کمپلکس پورفیرین منگنز (III) به عنوان حدواسط انتقال الکترون در محلول های آبی مورد بررسی قرار گرفته است. الکترود اصلاح شده رفتار تقریبا برگشت پذیری را برای زوج ردوکس Mn3+/Mn4+ در محدوده ی وسیعی از pH از خود نشان می دهد. پایداری و رفتار الکتروشیمیایی الکترود اصلاح شده، ثابت سرعت انتقال الکترون هتروژن و ضریب انتقال بار آن با استفاده از تکنیک ولتامتری چرخه ای بررسی و محاسبه شده است. الکترود اصلاح شده فعالیت الکتروکاتالیزوری مناسبی برای اکسیداسیون آنیون سولفید از خود نشان می دهد. غلظت های میکرومولار سولفید با روش آمپرومتری با الکترود فوق اندازه گیری شده است. حد تشخیص µM3، محدوده ی خطی کالیبراسیون از µM 5 تا mM 2 با حساسیت µA/µM 0038/0 برای الکترود اصلاح شده بدست آمده که قابل مقایسه با سایر الکترود های ساخته شده برای اندازه گیری آنیون سولفید می باشد. بخش دوم: نانولوله های کربن تک دیواره به عنوان بستر مناسبی برای اتصال کمپلکس شیف باز منگنز(III) به عنوان حدواسط انتقال الکترون بکار برده شد. یک جفت دماغه ی کاتدی و آندی واضح، پایدار و کاملا برگشت پذیر برای الکترود اصلاح شده با کمپلکس شیف باز، مربوط به زوج Mn2+/Mn3+ ، مشاهده شد. رفتار الکتروشیمیایی الکترود اصلاح شده در محلول آبی در pH های مختلف با استفاده از تکنیک ولتامتری چرخه ای بررسی شد. ضریب انتقال بار ، ثابت سرعت انتقال الکترون هتروژن و غلظت سطحی الکترود اصلاح شده محاسبه شده و به ترتیب 41/0، 1-s84/48، mol/cm2 10-10×58/1 بدست آمد. الکترود اصلاح شده اثر الکتروکاتالیزوری چشمگیر و حساسیت بالایی برای احیای پراکسید هیدروژن در محلول بافر فسفات(1/0 مولار) نشان داده است. این الکترود به عنوان حسگر آمپرومتری برای اندازه گیری غلظت های میکرومولار و کمتر از پراکسید هیدروژن بکار رفته است. واژه های کلیدی : نانوذرات نیکل، نانولوله های کربن تک لایه، کمپلکس های منگنز، حسگر، سولفید، هیدروژن پراکسید.
-
بکار گیری الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با نانوذرات سیلیکون کاربید در اندازه گیری مولکول های زیستی و ترکیبات داروئی و اندازه گیری همزمان ترکیبات دارویی با استفاده از روشهای کمومتری
1388چکیده: قسمت اول- یک روش حساس و ساده برای اندازه گیری بازهای DNA، گوانین وآدنین(پورین)، تیمین وسیتوزین (پیریمیدین)، که بر اساس اکسیداسیون این بازها بر روی الکترود اصلاح شده با نانوذرات سیلیکون کاربید قرار دارد، پیشنهاد شده است. در این کار تکنیک دیفرانسیل پالس ولتامتری برای اندازه گیری انفرادی و همزمان این بازها درpHبیولوژیکی (4/7) به کار رفته است. پس از بهینه سازی شرایط دستگاهی و آزمایشی، مطالعه اثر pH بر الکترواکسیداسیون بازهای DNA انجام گرفت و pH بهینه برای اندازه گیری انتخاب گردید. در ضمن، ثابت های یونیزاسیون (pKa) برای این ترکیبات تعیین گردید. سپس، اثر غلظت این ترکیبات به صورت انفرادی و مخلوط دوتایی و چهارتایی با استفاده از تکنیک دیفرانسیل پالس ولتامتری مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به منحنی کالیبراسیون این ترکیبات به صورت انفرادی و در حضور همدیگر، حساست اندازه-گیری نسبت به روش های پیشین، به طور فوق العاده ای بالا رفته و گستره خطی اندازه گیری این بازها نیز گسترش یافته و حد تشخیص در حد نانومولار مشاهده شده است. مزیت این روش نسبت به روش های پیشین سادگی، حساسیت بالا و اندازه گیری همزمان مخلوط چهار باز در محدوده گسترده ای از pH می باشد. کلمات کلیدی: بازهای DNA ، گوانین، آدنین، پورین، تیمین، سیتوسین، پیریمیدین، دیفرانسیل پالس ولتامتری، نانوذرات سیلیکون کاربید. قسمت دوم-الکترود اصلاح شده با نانوذرات سیلیکون کاربید برای اندازه گیرینمونه شیمیایی ترکیب ضد التهاب و درد نیمسولید وهمچنین نمونه تزریق شده به سرم انسان با استفاده از تکنیک دیفرانسیل پالس ولتامتری به کار گرفته شد. این الکترود در احیاء گروه نیتروی این ترکیب دارویی در مقایسه با الکترود کربن اصلاح نشده از حساسیت نسبتا بالایی برخوردار است. در مراحل اولیه کار تاثیر pH و پارامترهای دستگاهی از قبیل بزرگی پالس، سرعت روبش و غیره بهینه شد و مشاهده شد که در2pH= بیشترین سیگنال دریافت می-شود و این احتمالا به خاطر حلالیت بالای نیمسولید در pH های با قدرت اسیدی بالا و تامین پروتون های لازم برای احیاء این ترکیب می باشد. با استفاده از منحنی Ep بر حسب pH، ثابت یونیزاسیون این ترکیب، حدود 5/6 تا 7 بدست آمد.سپس، رفتار الکتروشیمیایی این ترکیب و محصولات حاصل از احیاء آن در pH های مختلف مورد مطالعه قرار گرفت. با توجه به منحنی کالیبراسیون
-
کاربرد روش های مختلف کمومتریکس برای اندازه گیری همزمان مخلوط های دو تایی در محیط مایسلی به روش اسپکتروفتومتری و اندازه گیری کبالت (II) در ویتامین B12 بر اساس داده های سینتیکی- اسپکتروفتومتری
1388چکیده: قسمت اول- الگوریتم ژنتیک (GA) به صورتی افزاینده ای، به منظور انتخاب طول موج ها، برای بهبود توانایی پیش بینی کالیبراسیون چند متغیره حداقل مربعات جزئی (PLS) با استفاده از روش های اسپکتروفتومتری مورد استفاده قرار می گیرد. یک روش اسپکتروفتومتری برای اندازه گیری همزمان Fe(III)، Al(III) با استفاده از کارمینیک اسید(7-آلفا-D- گلیکوپیرانوزیل 9،10 -دی هیدرو-3،5،6،8–تتراهیدروکسی-1-متیل-9،10-دی اکسو-2-آنتراسن کربوکسیلیک اسید) به عنوان عامل کی لیت دهنده، در محیط مایسلی CTAB مورد استفاده قرار گرفت. پارامترهای کنترل کننده رفتار سیستم مورد بررسی قرار گرفت و شرایط بهینه انتخاب شد. محدوده دینامیک خطی هر یک از یون های فلزی آنالیت مشخص گردید. حد تشخیص بدست آمده برای Fe(III) و Al(III) به ترتیب، ngml-10/28 و 0/25 بود. آنالیز فاکتوری پیش رونده (EFA) و آنالیز فاکتوری کاهش مرتبه (RAFA) برای آنالیز داده های اسپکتروفتومتری تعادلی دو بعدی برای تعیین ثابت های پایداری کمپلکس ها بکار گرفته شد. تعداد گونه ها، بوسیله آنالیز فاکتوری داده های جذبی تعیین شد. اندازه گیری همزمان مخلوط های آهن و آلومینیوم با استفاده از روش های اسپکتروفتومتری، به علت تداخل های طیفی مشکل است. توانایی پیش بینی رگرسیون حداقل مربعات جزئی (PLS) و الگوریتم ژنتیک- حداقل مربعات جزئی (GA-PLS)، برای اندازه گیری همزمان مخلوط های دو تایی Fe(III) و Al(III) به ترتیب در محدوده ngml-1 230-50 و ngml-1 220-40 مورد ارزیابی قرار گرفت. داده های جذبی، بین nm 800-200، در محیط مایسلی ثبت شد. بکارگیری این روش برای اندازه گیری همزمان این یون های فلزی، در نوزده نمونه سنتزی، با خطای استاندارد نسبی کمتر از %5 اعتبار روش پیشنهادی را مورد تائید قرار داد. کلمات کلیدی: اسپکتروفتومتری، حداقل مربعات جزئی، الگوریتم ژنتیک، آنالیز فاکتوری کاهش مرتبه، مایسل ها، آهن، آلومینیوم و کارمینیک اسید. قسمت دوم - الگوریتم ژنتیک (GA) به صورتی افزاینده ای، به منظور انتخاب طول موج ها، برای بهبود توانایی پیش بینی کالیبراسیون چند متغیره حداقل مربعات جزئی (PLS) با استفاده از روش های اسپکتروفتومتری مورد استفاده قرار می گیرد. یک روش اسپکتروفتومتری برای اندازه گیری همزمان Be(II)، Al(III) با استفاده از کارمینیک اسید(7-آلفا-D- گلیکوپیرانوزیل 9،10 - دی هیدرو-3،5،6،8–تتراهیدر
-
کاربرد روش های مختلف کمومتریکس برای اندازه گیری همزمان مخلوط های دو تایی در محیط مایسلی به روش اسپکتروفتومتری و اندازه گیری کبالت (II) در ویتامین B12 بر اساس داده های سینتیکی-اسپکتروفتومتری
1388چکیده: قسمت اول- الگوریتم ژنتیک (GA) به صورتی افزاینده ای، به منظور انتخاب طول موج ها، برای بهبود توانایی پیش بینی کالیبراسیون چند متغیره حداقل مربعات جزئی (PLS) با استفاده از روش های اسپکتروفتومتری مورد استفاده قرار می گیرد. یک روش اسپکتروفتومتری برای اندازه گیری همزمان Fe(III)، Al(III) با استفاده از کارمینیک اسید(7-آلفا-D- گلیکوپیرانوزیل 9،10 -دی هیدرو-3،5،6،8–تتراهیدروکسی-1-متیل-9،10-دی اکسو-2-آنتراسن کربوکسیلیک اسید) به عنوان عامل کی لیت دهنده، در محیط مایسلی CTAB مورد استفاده قرار گرفت. پارامترهای کنترل کننده رفتار سیستم مورد بررسی قرار گرفت و شرایط بهینه انتخاب شد. محدوده دینامیک خطی هر یک از یون های فلزی آنالیت مشخص گردید. حد تشخیص بدست آمده برای Fe(III) و Al(III) به ترتیب، ngml-10/28 و 0/25 بود. آنالیز فاکتوری پیش رونده (EFA) و آنالیز فاکتوری کاهش مرتبه (RAFA) برای آنالیز داده های اسپکتروفتومتری تعادلی دو بعدی برای تعیین ثابت های پایداری کمپلکس ها بکار گرفته شد. تعداد گونه ها، بوسیله آنالیز فاکتوری داده های جذبی تعیین شد. اندازه گیری همزمان مخلوط های آهن و آلومینیوم با استفاده از روش های اسپکتروفتومتری، به علت تداخل های طیفی مشکل است. توانایی پیش بینی رگرسیون حداقل مربعات جزئی (PLS) و الگوریتم ژنتیک- حداقل مربعات جزئی (GA-PLS)، برای اندازه گیری همزمان مخلوط های دو تایی Fe(III) و Al(III) به ترتیب در محدوده ngml-1 230-50 و ngml-1 220-40 مورد ارزیابی قرار گرفت. داده های جذبی، بین nm 800-200، در محیط مایسلی ثبت شد. بکارگیری این روش برای اندازه گیری همزمان این یون های فلزی، در نوزده نمونه سنتزی، با خطای استاندارد نسبی کمتر از %5 اعتبار روش پیشنهادی را مورد تائید قرار داد. کلمات کلیدی: اسپکتروفتومتری، حداقل مربعات جزئی، الگوریتم ژنتیک، آنالیز فاکتوری کاهش مرتبه، مایسل ها، آهن، آلومینیوم و کارمینیک اسید. قسمت دوم - الگوریتم ژنتیک (GA) به صورتی افزاینده ای، به منظور انتخاب طول موج ها، برای بهبود توانایی پیش بینی کالیبراسیون چند متغیره حداقل مربعات جزئی (PLS) با استفاده از روش های اسپکتروفتومتری مورد استفاده قرار می گیرد. یک روش اسپکتروفتومتری برای اندازه گیری همزمان Be(II)، Al(III) با استفاده از کارمینیک اسید(7-آلفا-D- گلیکوپیرانوزیل 9،10 - دی هیدرو-3،5،6،8–تتراهیدر